پایگاه اطلاع رسانی اسراء: به مناسبت بیست و هفتم رجب، سالروز مبعث پیام آور صلح و عدالت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم، که خداوند در قرآن کریم از آن حضرت به عنوان الگوی حسنه برای همه عالمیان و معلّم كتاب و حكمت، نام برده است، فرازهایی از فرمایشات آیت الله العظمی جوادی آملی در خصوص تأثير بعثت نبوي بر فرهنگ و تمدن بشري را از نظر می گذارنیم؛
آیت الله العظمی جوادی آملی بیان داشتند: از بارزترين تأثير بعثت نبوي بر فرهنگ و تمدن، گسترش دانش در جوامع بشري است. خداوند سبحان رسول اعظم(صلّي الله عليه و آله و سلّم) خود را معلّم كتاب و حكمت معرفي فرمود ﴿...وَيُعَلِّمُهُمْ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ﴾و حضرت رسول(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فراگيري علم را لازم دانست و فنون گوناگون دانشِ لازم را بيان نمود: «انّما العلم ثلاثة: آية محكمة وفريضة عادلة وسنّة قائمة»و تمام علوم، از عقايد، اخلاق، فقه، حقوق و فنون ضروري و سودمند جامعه را در اين مثلّث به صورت مستقيم يا غير مستقيم تعبيه فرمود و خود را به عنوان مدينه علم معرفي كرد «أنا مدينةُ العلم وعليٌّ بابها» و با چنين تعريفي ميتوان از آن حضرت به مدائنالعلوم ياد كرد.
ایشان ادامه دادند: شاخصترين تأثير بعثت نبوي بر تمدّن بشري همانا احياي آن به نفخ روح معنويت و پرستش خدا و پرهيز از بت هوا است.
آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان اینکه هر جا پيام آسماني توحيد و صلاي الهي كوثررسيد، مهر و صلح حاكم شد، اظهار داشتند: عدل، آزادي و امنيت كه اصليترين حقوق بشر است در حراج زورمداران و تاراج زراندوزان بوده و هست، هر جا پيام آسماني توحيد و صلاي الهي كوثر رسيد، مهر و صلح حاكم شد و هر جا محرومِ از بلوغ فروغ هدايت نبوي شد، قهر و جنگ سيطره پيدا كرد. در فضاي وحي نبوي، وثوق و آرامش مشهود است و در محيطِ محروم از رهنمود رسالت، نيرنگ و اضطراب محسوس.
معظم له اذعان داشتند: راز چنان موفقيّتي كه براي بعثت مطرح است اين است كه در مكتب وحي، انسان در تمام شئون علمي و عملي، فردي و جمعي خود مسئول است و تمام اعمال وي محفوظ و محسوب ميشود و تنها چيزي كه بشر با آن درگير است رخداد سهمگين مرگ است و در آموزههاي ديني كاملاً ثابت شد كه انسان در مصاف با موت پيروز است زيرا وي مرگ را ميميراند و از بين ميبرد و براي اَبد زنده ميماند.
ایشان ادامه دادند: تعبير لطيف قرآن كريم اين است ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾ هر كسي مرگ را ميچشد، نه آنكه هر كسي را مرگ بچشد و چون هر ذائق، مذوق خود را هضم نموده و آن را از بين ميبرد پس انسان مرگ را تبديل به زندگي كرده و نابودي را نابود مينمايد و هميشگي خواهد شد، بنابراين مرگ از پوستِ دنيا به درآمدن است نه پوسيدن و هجرت است نه رِخوت و افسردگي. وقتي موت به صورت هجرت و ميلاد جديد تفسير شد هر خردمندي به فكر تحصيل رهتوشه جهان ابد خود خواهد بود.
-------------------------------------------------