صاحب تفسير تسنيم پاسخ فرمودند:
حقيقت وحي چيست؟ آيا پيامبر(ص) در دريافت وحي مختار است؟
مفسر بزرگ قرآن كريم بخشي از جلسات درس تفسير خود را به سؤالات ناب حضار و شاگردان خود اختصاص مي دهند كه پاسخ هاي وزين و مبسوط ايشان بر زيبايي اين مائده ي آسماني مي افزايد. در ذيل توجه شما را به پرسش ها و پاسخ هاي جلسه 42سوره ي شوري جلب مي كنيم:
حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي در پاسخ به اين که حقيقت وحي چيست؟فرمودند:
اينکه گفته اند وحي مخفي و سريع است، نه يعني لفظ سريعاً مي گذرد، بلکه فهم سريعاً پديد مي آيد! نه اينکه آن تُندحرف زدن را وحي بگويند. وحي طوري است که آمدن آن همان و فهميدن آن همان! دقيق ترين و مشکل ترين مطلب را انسان به آسان ترين وجه و سريع ترين وجه مي فهمد؛ لذا قرآن کريم بين «ثِقل» و «يُسر» جمع کرده است. فرمود اين حرفها حرف هاي وزين و سنگين است، اما آسان است!
ما يک سنگين داريم در برابر سبک و خفيف، يک آسان داريم در برابر دشوار؛ اين چهار امر، دو به دو روبه روي هم هستند. خداوند فرمود: (إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْکَ قَوْلاً ثَقِيلاً)؛اين حرف وَزين است، محتوا دارد، حرف سبکي نيست که بشود «يَسْتَخِفّونَّکَ». اين سنگين است؛ يعني وزين و با محتواست، سبک نيست؛ امّا همين سنگين آسان است و سخت نيست (وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ)،بين «يُسر» و «ثِقل» را جمع کرده است؛ فرمود سنگين هست، ولي آسان است! به عبارتي يعني سبک نيست، بي مغز نيست و سخت نيست.
معظم له در پاسخ به اينکه چرا اين وحي آسان است؟ به هماهنگي وحي با ساختار انسان و فطرت او اشاره کرده و ابراز داشتند:
حال چرا آسان است؟ چون فطرتپذير است، دلپذير است و مطابق با فطرت است؛ انسان، انسان است، او که برتر از فرشته است و او که پايين تر از خودش نيست! انساني که داراي فطرت است و داراي قدرت درک عميق است، اين مطالبِ وزين را درک ميکند و چون فطرتپذير است آسان است. پس وحي سنگين هست ولي سبک مغز نيست، يک؛ آسان هست و سخت نيست، دو: (لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ). اينکه در حقيقت وحي گفته شد با سرعت انجام مي گيرد، نه يعني زود اين کلمات را القا مي کنند، بلکه زود فهميده مي شود؛لذا سنگين ترين و وزين ترين مطلب، به اسرع وجه درک مي شود.
ايشان در پاسخ به سؤال ديگري در رابطه با اينکه چگونه نبيّ مکرم اسلام کلام وحي را از ديگر مطالب تشخيص مي دادند فرمودند:
مرحوم کليني(رضوان الله عليه) در همان جلد اول کافي نقل کرده است، از معصوم(سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْه) سؤال کردند که پيغمبر(صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) از کجا مي فهمد اين چه که به او شده القا شده وحي و نبأ الهي است؟ درباره امام هم سؤال کردند که شما از کجا مي فهميد که امام شديد؟ دو باب است، دو مسئله است و دو جواب که کاملاً از هم جدا هستند؛ امّا درباره اوّل که پيغمبر از کجا مي فهمد؟ حضرت فرمود: «يُوَفَّقُ لِذَلِک»؛ موفق مي شود که خوب تشخص بدهد. اين يک جواب اجمالي بود، اگر آن سائل قدري دقيق تر سؤال ميکرد و عرض مي کرد «زِدْنِي بَيَاناً»، حضرت توضيح بيشتري مي داد.
امّا درباره امام(سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْه) سؤال کردند شما از کجا مي فهميدکه امام شديد. فرمودند ما ذلّتي را در خود احساس مي کنيم، معلوم مي شود که به مقامي رسيديم. بيان نوراني امام سجاد(سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْه) ـ در صحيفه سجاديه ـ در دعاي عرفه اين است: خدايا! از من پَستتر اَحدي در عالَم نيست: «وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّينَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّينَ وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا»، چه مي شود آن وقت؟! معلوم مي شود به مقامي رسيدند، چون وقتي انسان به مقامي رسيد، معلوم مي شود که هيچ چيزي از خودش ندارد! فرمودند ما آن وقتي که احساس ذلّتي در پيشگاه ذات اقدس الهي داشته باشيم و بفهميم که ذليل هستيم، آن وقت معلوم مي شود که به مقامي رسيديم؛ اين نشانه آن است که هيچگاه انسان با حجابِ خودبيني به جايي نمي رسد.
معظم له در پاسخ به اين سوال که آيا پيامبر(صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) در دريافت وحي مختار است،بيان مي دارند:
بله، مختار است؛ ذات اقدس الهي به او اختيار داد، او هم عقل و درايت دارد و اين را درک ميکند و جبري در کار نيست؛ ولي معصومانه اين فضيلت را هر عاقلي ميپذيرد، مخصوصاً اينها! اينها که عقل کُلّ و صادر نخستين هستند، حق را خوب تشخيص مي دهند و اين حق را در قبال باطلي که در نشئه طبيعت است ـ نه نشئه ي بالا ـ تشخيص مي دهند و کاملاً به استقبال وحي مي روند؛ لذا اينها يقيناً وحي را تشخيص مي دهند و مي پذيرند.