03 10 2017 271973 شناسه:
image
به مناسبت شهادت مظلومانه امام زین العابدین(ع)؛

حماسه آفرینی امام سجاد(ع)/هدف اهل بیت(ع) زنده نگه داشتن نام رسول الله(ص)

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: سخنان امام سجاد (سلام‏ الله‌عليه) كه بر منبر شام ايراد فرمود، نشان مي‏ دهد كه حضرات معصومين (عليهم‏ السلام) به حكمت عبادات رسيده‏ اند.

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (علیهم السلام) مشهور به سجاد، چهارمین امام شیعیان بنا به قولی مشهور، در پنجم شعبان سال ۳۸ هجری قمری متولد شد و در ۱۲ محرم سال ۹۵ هجری قمری به دست ولید بن عبدالملك به شهادت رسید.

به همین مناسبت فرازهایی از فرمایشات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی را در خصوص حماسه آفرینی های آن امام همام از نظر می گذرانیم:

آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به سخنرانی افشاگرانه امام سجاد(ع) در مجلس شام، بیان داشتند: حضرت سجّاد(علیه السلام) در مجلس شام فرمود: به من اجازه دهید كه بالای این چوبها! بروم و كلماتی بگویم كه در آن رضای خدا و اجر و ثواب برای شنوندگان است. ابتدا یزید اجازه نداد ولی چون افكار عمومی مردم تحریك شده بود، یزید مجبور شد با منبررفتن امام(علیه السلام) موافقت كند. وقتی امام سجّاد(علیه السلام) بر فراز آن چوبها قرار گرفت، پس از حمد و ثنای الهی به ایراد خطبهٴ حماسی و مُهَیج پرداخت. ابتدا خود را به صورت اجمالی معرفی كرد و فرمود: ما دارای علم، حلم، سماحت، فصاحت، شجاعت و محبّت در قلبهای مؤمنان هستیم. و فضیلت ما این است كه نبی مختار ازماست، صدیق اكبر از ماست، طیار از ماست، شیر خدا و شیر رسول خدا از ماست، دو دسته گل پیامبر این امت از ماست. پس از آن فرمود: با این معرفی اجمالی، هر كس مرا شناخت كه شناخت. و اگر كسی نشناخت و از فضایل و كمالات ما آگاه نشد، تفصیلا خود را معرفی می كنم. آن گاه به ذكر فضایل و كمالات خود و خاندان عصمت و طهارت پرداخت و در ضمن آن فرمود: «أناابن مكة ومنی، أنا ابن زمزم والصفا... »؛ من فرزند مكه و منا هستم، من فرزند زمزم و صفا هستم.... در این جمله اشاره به این معنا دارد كه: گرچه ما امسال به منا نرفتیم، در آنجا بیتوته نكردیم و گوسفند نكشتیم، ولی منا از ماست. چون منا همانند مكّه و مدینه و حتّی همانند خود كعبه موات بود و ما با كربلا رفتن خود آن سرزمین مرده را زنده كردیم. و هر كس كه زمین مرده ای را زنده كند، آن زمین از آنِ اوست: «من أحیی ارضاً مواتاً فهى له». كسی با گوسفند و شتر قربانی كردن مالك منا نمی گردد. چون منا با این چیزها زنده نمی گردد. منا با قربانی كردن پدر، برادر، عمو و اصحاب و تقدیم اسیر و جانباز در راه خدا زنده می شود. چون چنین كسی است كه می تواند به دیگران درس شهادت دهد. از این جهت ما صاحب منا و وارث آن هستیم. چنان كه وارث صفا و مروه و زمزم و كعبه نیز هستیم. چون ما با قیام خود كعبه را زنده كرده ایم، به حج بها داده ایم و آبروی حج را حفظ كرده ایم. وگرنه گوسفند كشتن، طواف كردن دور خانهٴ خدا و سعی كردن بین صفا و مروه كار بسیار سهلی است كه از عهدهٴ هر كسی بر می آید. همان طور كه سابقه ای بس كهن در تاریخ جاهلیتِ قبل از اسلام دارد...

آن گاه فرمود: من فرزند كسی هستم كه سوار بر بُراقش كردند و در آسمان بردند، من فرزند كسی هستم كه شبانه او را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی بردند، من فرزند كسی هستم كه جبرئیل تا سدرة المنتهی او را پیش برد، من فرزند كسی هستم كه آن قدر نزدیك شد و نزدیك شد كه گویا به اندازهٴ دو كمان یا كمتر از آن به مقام قرب الهی رسید، من فرزند كسی هستم كه با ملائكه آسمان نماز گذارد، من فرزند كسی هستم كه پروردگار جلیل آنچه را كه خود می خواست، بر او وحی كرد.

آیت الله العظمی جوادی آملی در ادامه مرقوم داشتند: غالب این جملات برگرفته از قرآ ن كریم است. مردم شام هر چند تحت تأثیر تبلیغات معاویه و خاندان و وابستگان اموی او بودند، ولی قرآن كریمْ چیزی نبود كه از آن بی اطلاع باشند. بلكه به لحاظ عربی بودن زبانشان با آیات و كلمات آن مأنوس بودند. از این رو با شنیدن این فضایل و كمالات كه امام سجّاد(علیه السلام) آنها را به خود نسبت می داد، تعجب می كردند و از یكدیگر می پرسیدند این اسیری كه با غل و زنجیر او را بسته اند كیست كه این ادعاهای بلند را دارد؟ لذا آن حضرت خود را معرفی كرد و فرمود: آیا می دانید من فرزند چه كسی هستم؟ «أناابن محمّدالمصطفی، أناابن علىّ المرتضی»؛ من فرزند رسول الله هستم، من فرزند علی مرتضی هستم. آن گاهآن  چون جوّ شام  كه با تبلیغات خصمانه و كینه توزانهٴ هیئت حاكمهْ تیره و تار شده بود بر ضدّ علی بن ابی طالب(علیه السلام) بود، به ذكر فضایل و مناقب امیرالمؤمنین(علیه السلام) پرداختند و  فضایل و كمالاتی فراوانی از آن حضرت نقل فرمودند.

سپس فرمود: «أناابن فاطمةالزهراء، أناابن سیدةالنساء»؛ من فرزند فاطمه زهرا هستم، من فرزند سرورزنان هستم.

این سخنان حماسی و شورانگیز كه به تعبیر مورخین با «أنا، أنا» گفتن امام سجّاد(علیه السلام) ادامه داشت و چون رگباری آتشین تار و پود حكومت اموی را نشانه گرفته بود، اوضاع سیاسی شام را دگرگون كرد و مردمی را كه به خاطر پیروزی یزید و حكومت ننگین اموی جشن گرفته بودند، از خواب غفلت بیدار نمود و جشن و شادیشان را به مجلس گریه، ضجّه و عزا تبدیل كرد. یزید كه احتمال شورش و فتنه می داد، از مؤذّن خواست تا با اذان گفتن خود، كلام آن حضرت را قطع كند. امّا امام(علیه السلام) با درایت امامت از همان اذان نیز به نفع خود و خاندان عصمت و طهارت و بر ضدّ یزید و شجرهٴ خبیثهٴ اموی استفاده كرد.

از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: هنگامی كه اسرای اهل بیت(علیهم السلام) از سفر غم بار كربلا به مدینه باز گشتند ابراهیم بن طلحة بن عبیدالله، كه در میان استقبال كنندگان بود، از امام سجّاد(علیه السلام) سؤال كرد: در این جنگ چه كسی پیروز شد؟ آن حضرت فرمود: اگر خواستی بفهمی پیروز واقعی كیست، وقت نمازْ اذان و اقامه بگو و ببین نام چه كسی را بر زبان می آوری؟

به عبارت دیگر به او فهماند كه ما رفته بودیم تا نام نبی اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را زنده كنیم و به این هدف نیز رسیدیم؛ چون عده ای می خواستند نام امویان را به جای نام انبیا و اولیا بنشانند، ما همه چیزمان را در راه خدا داده و با اهدای خون خود جلوی این فاجعه را گرفتیم. در مقابل نام و یاد ما تا ابد زنده و پاینده خواهد بود و انتقام ما را نیز از دشمنانمان خواهد گرفت و لذا هیچ نگرانی نداریم.

معظم له در فراز دیگری از فرمایشات خود ابراز داشتند: سخنان امام سجاد (سلام‏ الله‌علیه) كه بر منبر شام ایراد فرمود، نشان می‏ دهد كه حضرات معصومین (علیهم‏ السلام) به حكمت عبادات رسیده‏ اند. در بخشهایی از سخنان آن حضرت آمده است: «أنا بن مكّة ومنی، أنا بن زمزم وصفا» من فرزند مكه و منا هستم؛ یعنی آن عبادتی كه باید در مكه و منا انجام بگیرد من به آن رسیده‏ ام و آن عبادت مرا به اینجا رساند، نه اینكه من فرزند سرزمین مكه و منا هستم.  آنان كه در منا زندگی می‏ كنند و اهل آن سرزمین‏ اند فرزند منا نیستند؛ آنكه قربانی می‏ دهد تا دین زنده و محفوظ بماند او فرزند مناست. آن كسی كه حاضر است بهترین شهدا را نثار و ایثار كند تا دین خدا محفوظ بماند، او به حقیقتِ قربانی رسیده است؛ او فرزند مناست گرچه منا نرفته باشد.

 

................................

منبع: کتاب «حكمت عبادات» و کتاب «حماسه و عرفان » از آثار آیت الله العظمی جوادی آملی

 


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات