17 12 2016 310377 شناسه:
image

رسول اکرم (ص)؛ سراج منیر الهی و اسوه ی سالکان کوی توحید

پایگاه اطلاع رسانی اسراء- سرویس دین و اندیشه: حکیم متأله حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی دربخشی از کتاب سیره رسول اکرم(ص) در قرآن به بیان ویژگی ها و عظمت خاتم رسولان پرداخته و با استناد به آیات شریف قرآن کریم، رسول اكرم (صلوات الله علیه)را جلوه ای از نور الهی برشمرده اند.

خجسته میلاد با سعادت نبیّ مکرم اسلام و خاتم رسولان حضرت محمد مصطفی(صلوات الله علیه) در 17 ربیع الاول عام الفیل با وقایع و برکات ارضی و سماوی همراه بوده است از جمله بر زمین افتادن بتها و سرنگون شدن تختهای پادشاهان و نیز تابش نوری از سرزمین حجاز تا مشرق ولکن اینها گوشه ای از ویژگی ها و عظمت این مولود مبارک است.  


حکیم متأله حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی دربخشی از کتاب سیره رسول اکرم(ص) در قرآن به بیان ویژگی ها و عظمت خاتم رسولان پرداخته اند که در این مجال به گوشه ای از آن اشاره می شود.
معظم له با استناد به آیات شریف قرآن کریم رسول اكرم (صلوات الله علیه)را جلوه ای از نور الهی برشمرده و مرقوم داشتند:
توحيد نور است و موحد نوراني، و هر چه غير توحيد باشد ظلمت است، لذا خداي سبحان در عين اينكه خود را ﴿نور السموات و الأرض﴾ معرفي مي‏ كند، رسول اكرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم را هم نور افكن جهاني معرفي مي‏ كند، نه اينكه هم خدا نور باشد و هم پيغمبر سراج منير، زيرا فرض ندارد موجودي نور نامحدود باشد و در كنار او سراج منيري هم باشد، زيرا نامحدود، غيري باقي نمي‏ گذارد، چه آن غير، محدود باشد و يا نامحدود، پس اگرفرمود: ﴿يا أيها النبي إنا أرسلناك شاهداً ومبشراً ونذيراً ٭ وداعياً إلي الله بإذنه وسراجاً منيراً﴾ يعني آن چراغ، مصباحي از همين ﴿نور السموات والأرض﴾ است نه نورافكني جدا از آن. لذا فرمود: ﴿مثل نوره كمشكوةٍ فيها مصباح المصباح في زجاجةٍ الزجاجة كأنها كوكب دري﴾ سراج منير بودن تو از همان نورالسموات و الارض، پايه و مايه گرفته، نه اينكه مستقلاً نوراني هستي و خدا هم نوراني است. اين معنا را به طور حقيقي رسول اكرم ‏صلي الله عليه و آله و سلم مشاهده كرده تا توحيدش، توحيد كامل و آثار ﴿نورالسموات و الأرض﴾ در او جلوه كرده و سراج منير گرديده است. زيرا اگر خدا نور حقيقي است و انسان موحد، اين نورحقيقي را يافته، حتماً مظهر نور حقيقي و اسوه ديگران خواهد بود. او چراغ در دست دارد و راه مي ‏رود، هم راه خود را مي‏ بيند و هم به ديگران راه نشان مي ‏دهد.


ایشان در ادامه ی این مبحث با اشاره به جریان حضرت مسیح(ع) بر فیض دائمی خداوند به موحدان در هر مکانی پرداخته و نبي‏ اكرم(ص) را سراج همیشگی جهت زدودن جامعه از نقص معرفی کرده و آورده اند:
نمونه اش حضرت مسيح است كه فرمود: من هر جا باشم با بركتم. نبي‏ اكرم نيز هر جا باشد سراج است چون هر جا باشد، توحيد را مطرح مي‏ كند، وقتي توحيد را مطرح كرد، جامعه را از نقص مي‏ رهاند و خداي سبحان بر موحدان، فيض خاص نازل مي‏ كند و شرك را ﴿ظلمات بعضها فوق بعض﴾ مي‏ داند. غير موحد به غير خدا سر مي‏ سپارد و سر شكسته برمي‏ گردد و موحد، تنها بر آستان حق سر مي‏ سايد و سرافراز بر مي‏ گردد. از اين رو خداي سبحان به منحرفان و سرخوردگان مي‏ فرمايد: ﴿فأين تذهبون)


صاحب تفسیر تسنیم، پيغمبرخدا(ص) را موحدی كامل برشمردند که در پرتو توحید، منشأ برکات و کمالات فراوانی قرار گرفتند بطوری که مؤمنان راستین را به مقصد رسانده است؛ اظهار داشتند:
  ارجاع خدا به قرآن و پيغمبر و يا به خدا و پيغمبر يا تثبيت بسياري از صفات ثبوتي خود براي پيغمبر، مانند: ﴿أغنيهم الله ورسوله﴾ و يا سلب صفات سلبي خود از پيغمبر: ﴿أم يخافون أن يحيف الله عليهم و رسوله﴾ براي اين است كه پيغمبر موحد كامل است و اصل توحيد همه آن بركات را به دنبال دارد. لذا خداي سبحان پيغمبر را كه موحد كامل است منشأ اين گونه بركات و كمالات شمرده، مي ‏فرمايد: اگر خواستيد به مقصد برسيد، او را ترك نكنيد چون او شما را در صراط مستقيم حركت مي ‏دهد و مؤمنان راستين پيغمبر را ترك نمي‏ كنند: ﴿إنما المؤمنون الذين ءامنوا بالله ورسوله وإذا كانوا معه علي أمر جامع لم يذهبوا حتي يستأذنوه﴾: مؤمنان راستين كساني هستند كه به خدا (به عنوان مبدأ جهان هستي ومبدأ نزول وحي ومرجع و مدبر نظام آفرينش و جامع جميع اسماي كمال و جمال) و به رسول خدا (به‏ عنوان امين وحي) ايمان آورند، و اگر در امري اجتماعي با پيغمبر بودند، صحنه را ترك نكنند چون او محور حق و توحيد است و اگر كسي خواست در امر اجتماعي، يعني امري كه همه را هماهنگ مي‏ كند، صحنه را ترك كند بايد به اذن رهبر و نبي‏ اكرم باشد و لزوم استيذان از پيامبر و نيز ايمان به او و تأثير اجازه كوچيدن از آن حضرت كه در سياق آيه مزبور آمده همه بر محور مظهريت رسول گرامي‏ است.


استاد برجسته ی حوزه علمیه،رسول عالمیان را بعنوان اسوه ی همه سالكان كوي توحيد قلمداد کردند و با اشاره به نوع بینش صحیح از غیر صحیح نسبت به عوالم و تدبیر اشیاء خاطر نشان کردند:
خداوند مسائل توحيدي را اول براي پيغمبر به خوبي تبيين مي‏ كند آنگاه مي‏ فرمايد اين مسائل را به آنها بگو يعني اين حكمت و معارف را به مردم آموزش بده و از آنها سؤال كن. ﴿قل من بيده ملكوت كل شي‏ء وهو يجير ولا يجار عليه إن كنتم تعلمون﴾ يعني ملكوت تمام چيزها به دست خداست همه در جوار و پناه او هستند و او پناه دهنده همگان است و به پناه كسي نيازمند نيست، پس كل جهان مضطر و اهل جوار و ناله و لابه و ابتهال و تضرع در پيشگاه خدايند و پيغمبر كه اين بينش را به‏ ديگران تعليم مي‏ دهد، به يقين خود اين بينايي را دارد وقتي فهميد كه ﴿بيده ملكوت كل شي‏ء و هو يجير و لايجار عليه﴾ ديگر به احدي پناه نمي‏ برد، تشنگي كه عارض شد، در عين آب نوشيدن به آب پناه نمي‏ برد و اگر گرسنه شد، در عين غذا خوردن به غذا پناه نمي‏ برد و حمله دشمن در عين استفاده از اسلحه به‏ سلاح پناه نمي‏ برد چون مجير و پناه دهنده، ديگري است و قدرت اوست كه در سلاح و آب و نان و مانند آن ظهور دارد كه: «مع كل شي‏ء لا بمقارنة» همه را مظهر خداوند مجير و در جوار رحمت بي كران او آرميده مي‏ داند. پيغمبر اكرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم در توحيد ربوبي مثل توحيد صفاتي و افعالي و عبادي موحد ناب است لذا اسوه همه سالكان كوي توحيد است.


--------------------------------------------------------------------
منبع: برگرفته ازکتاب سیره رسول اکرم(ص) در قرآن،حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی ،ج8،ص223