05 07 2024 298967 شناسه:
image

پرسمان عاشورایی

مجموعه پرسش هایی با موضوع قیام و عاشورای حسینی

آنچه در ذیل آمده است مجموعه پرسش هایی با موضوع قیام و عاشورای حسینی است که  پاسخ  آنان از مجموعه آثار بیانی و بنانی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی استخراج شده است.

 

چرا سفارش كرده ‏اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد؟

حضرت آيت‌الله العظمي جوادي آملي در كتاب ارزشمند «حماسه و عرفان» درباره فلسفه زيارت و عزاداري وعلت سفارش به خواندن زيارت عاشورا بیان می دارند: سرّ اين كه سفارش كرده ‏اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد و نسبت به اهل‏ بيت(عليهم ‏السلام) تولّي داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستيد و از دشمنانشان تبرّي بجوييد، براي آن است که طرز فکر معاندان ايشان منفور شود وگرنه هم ‏اکنون سخن از معاويه و يزيد نيست تا آنها را لعنت کنيم. نام و ياد آنها رخت ‏بربسته و قبرشان نيز زباله ‏داني بيش نيست، الآن سخن از فکر و راه يزيد و يزيديان عصر است.
زن فرعون وقتي که به درگاه الهي دعا کرد، نگفت خدايا مرا فقط از فرعون نجات بده بلکه گفت: (ربّ ابْنِ لي عنْدک بيتاً في الجَنّه ونجّني من فرْعوْن وعمله ونجّني من القوْم الظالمين) يعني مرا از فرعون و فرعونيان، که طرفداران سنّت سيّئه و رفتار ناپسند او هستند، نجات بده. تفکرّ براي هميشه باقي مي‏ ماند هر چند که اسم و عنوانش تغيير پيدا کند.
بعد از تار و مار شدن خوارج در نهروان و خارج شدنشان از صحنه حيات و زندگي، به علي‏ بن ابي‏طالب(عليهماالسلام) عرض شد: اين مقدس ‏هاي خشک از بين رفتند. فرمود: «کلاّ والله إنّهم نُطَف فى أصْلاب الرجال وقرارات النساء کلّما نَجَم منْهم قرنٌ قُطِع، حتّي يَکون آخرهم لُصوصاً سَلاّبين»؛ اينها نطفه ‏هايي هستند در پشت مردان و قرارگاه زنان. هرگاه مقداري از اينها از بين بروند، عده اي ديگر ظهورمي کنند تا اين که سرانجامِ کار، سارقانِ مسلّح و رهزنانِ غارتگر خواهند شد.
اکنون نيز، هم راه سالار شهيدان زنده است و هم‏ مرام و مسلک اموي و مرواني و عباسي وجود دارد. اين که سفارش فراوان به اشک ريختن و عزاداري کردن نموده ‏اند براي آن است که اشک بر شهيد اشتياق به شهادت را به همراه دارد، خوي حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا مي‏ گرداند. چون اشکْ رنگ کسي را مي گيرد که براي او ريخته مي ‏شود و همين رنگ را به صاحب اشک نيز مي‏دهد. از اين‏رو انسان حسيني‏ منش، نه ستم مي‏ کند و نه ستم مي‏ پذيرد. اين که عده‏ اي به فکر ظلم کردن يا ظلم‏ پذيري هستند براي آن است که خوي حسيني در آنها نيست وگرنه شيعه خاص حسين‏بن علي(عليهم االسلام) نه ظلم مي کند و نه ظلم مي‏ پذيرد. آن کسي که ظلم‏پذير است اموي مسلک است چنان‏که ظالم هم اموي صفت است، هر چند که زمزمه «يا حسين» بر لب داشته باشد. و در قيامت که هر کسي را به نام زمامدارش صدا مي زنند: (يوْم ندْعوا کلَّ أُناسٍ بإمامهم)، شخص ستمگر در صف امويان شرکت مي کند. لذا اگر انسان بخواهد بفهمد که راهيِ راه حضرت حسين ‏بن علي(عليهماالسلام) است يا راهيِ راه امويان، بايد ببيند که در او خوي ستم‏ پذيري يا سلطه ‏گري وجود دارد يا نه. اگر گرايش به اين خصلت‏ هاي زشت را در خود ديد بايد در اخلاق خود تجديدنظر کند.

كتاب ارزشمند «حماسه و عرفان» ص310


 زیارت قبر امام حسین(ع) به چه میزان در بیان نورانی اهل بیت(ع)تأکید شده است؟

امام صادق (عليه‏ السلام) فرمود: امام حسين (عليه‏ السلام) را زيارت كنيد، هرچند كه سالي يك بار باشد؛ زيرا هر كس عارف به حقّ او باشد و زيارتش كند، پاداشي جز بهشت ندارد، از رزق واسعي بهره‏مند مي‏شود و خداوند گشايشي در كار او ايجاد مي‏كند.

امام صادق (عليه ‏السلام) فرمود: خداوند چهار هزار فرشتهٴ ژوليده موي غبارغم گرفته را موكّل قبر امام حسين (عليه‏السلام) كرده كه تا روز قيامت براي او گريه مي‏كنند. پس كسي كه عارف به حق آن حضرت باشد و زيارتش كند، آن ملائكه، وي را همراهي مي‏كنند تا به مأمنش برسانند، اگر مريض شود صبح هنگام و شبانگاهان عيادتش مي‏كنند و اگر بميرد تشييع جنازه‏اش كرده، تا روز قيامت براي وي استغفار مي‏كنند.

همچنين به بشير فرمود: كسي كه قبر حسين بن علي (عليهماالسلام) را همراه با معرفت زيارت كند، همانند كسي است كه خدا را در عرش زيارت كرده است؛ «يا بشير! من زار قبر الحسين بن على صلوات الله عليه عارفاً بحقّه كان كمن زارالله فى عرشه»

برگرفته از کتابادب فنای مقربان،حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی،ص42
 

 

راز مهلت خواستن سالارشهیدان(ع) در شب عاشورا چه بود؟

امام حسين(عليه السلام) با همهٴ سابقه اي كه در طول عمر شريف خود در نماز و عبادت داشت، عصر تاسوعا از برادرش حضرت ابوالفضل(عليه السلام) خواست يك شب از امويان مهلت بگيرد تا در آن يك شب فقط دعا، نماز، تلاوت قرآن، استغفار و راز و نياز باخدا داشته باشد؛«فهو يعلم أنّى كنت قد اُحبّ الصّلاة له وتلاوة كتابه وكثرة الدعاء والاستغفار». لذا بعد از صحبت ها و اتمام حجت هايي كه با اصحاب خودش كرد به خيمهٴ خود برگشت و تمام آن شب را به نماز و استغفار و دعا و تضرع گذراند؛«ورجع(عليه السلام) إلي مكانه فقام ليلته كلّها يصلّى ويستغفر ويدعو ويتضرع». چنان كه اصحاب آن حضرت نيز اين چنين بودند؛ «وقام أصحابه كذلك يصلّون ويدعون ويستغفرون».آنها در آن شب در جوار امام حسين(عليه السلام) همانند زنبورعسل،شهد شيرين شهادت را مزمزه و نام خدا را در حال ركوع و سجود و قيام و قعود زمزمه مي كردند؛ «لهم دوىّ كدوىّ النحل ما بين راكع وساجد وقائم وقاعد»

برگرفته از کتاب حماسه و عرفان،حضرت آیت الله جوادی آملی، ص243

 


نمازظهرِ عاشورای حسینی دارای چه خصوصیاتی بود؟

در ظهر عاشورا كه تنور جنگ به شدت گرم و درگيري و نبرد به نهايت درجهٴ حدّت خود رسيده بود، وقتي صحبت از نماز شد، به فكر اقامهٴ نماز افتاد و فرمود: «ذكرت الصّلاة جعلك الله من المصلّين نعم هذا أوّل وقتها ثم قال: سلوهم أن يكفّوا عنّا حتي نصلّى»؛ نماز را به يادمان آوردي خدا تو را از نمازگزاراني قرار دهدكه به ياد او هستند، بله اكنون اول وقت آن است، از دشمنان بخواهيد كه دست از جنگ بشويند تا نمازمان را بخوانيم. و چون آنها حاضر به تعطيل كردن جنگ نشدند، سعيدبن عبدالله حنفي و زهيربن قين پاسداري از جان امام(عليه السلام) در حال نماز را به عهده گرفتند و در نهايت، اين دو شهيد سعيد فداي نماز شدند. اين نماز سه خصوصيت برجسته داشت: جماعت، اول وقت بودن، علني بودن.

برگرفته از کتاب حماسه و عرفان،حضرت آیت الله جوادی آملی،ص243

 


 دربيان نوراني زينب کبرا(س) که فرمود«ما رأيت الاّ جميلا» این حصر بیانگر چه مطلبی است؟

بيان نوراني زينب کبرا(سلام الله عليها) اين بود که تلخ‌ترين حادثه جهان يعني جريان کربلا از منظر زيباترين وجه ديده شد. وجود مبارک زينب کبرا وقتي در جريان کوفه قرار گرفت و به او گفته شد «کيف رأيت الا صنع الله بأخيک» فرمود: «ما رأيت الاّ جميلا» نفرمود ما صبر مي‌کنيم، نفرمود کار خوبي بود حصر کرد که جز کار خوب، چيز ديگري نبود.
 تمام وقایعی که جنبه مردمی و خلقی دارد، از بین می رود ولی صبغه الهی کربلا بود که آن را نگه داشت.

حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی درس اخلاق

 

چرا باید هر حادثهٴ تلخ و ناگواري را بايد بهانه كرد و براي سالار شهيدان اشك ريخت؟

براساس نقلي معروف از حضرت سكينه (عليه‏السلام) بالاي بدن مطهّر امام حسين (عليه‏السلام)، ايشان به اين اصل كلي سفارش كردند كه هر حادثهٴ تلخي پيش آمد كرد، آن را بهانه كنيد و براي من اشك بريزيد: «أو سمعتم بغريب أو شهيد فاندبونى»؛ «هرگاه داستان غريب يا شهيدي را شنيديد، براي مظلوميت من گريه كنيد»؛ زيرا اگر امام حسين (عليه‏السلام) به خلافت مي‏رسيد، ديگر غريب يا شهيدي وجود نداشت.

بنابراين، اصل كلي اين است كه هر حادثهٴ تلخ و ناگواري را بايد بهانه كرد و براي سالار شهيدان اشك ريخت؛ نه آن‏كه افراد داغديده براي تسكين عواطف و احساسات خود آن حضرت (عليه‏السلام) را بهانه كنند و براي التيام زخم خويش اشك بريزند و ندبه نمايند و بين اين دو گونه عزا داري فرق وافر است؛ زيرا محصول يكي تعزيت براي حضرت امام حسين (عليه‏السلام) است و نتيجهٴ ديگري تسليت براي خود؛ هر چند ممكن است بهانه قرار دادن واقعهٴ جانسوز كربلا هم بي‏اثر نباشد.

وجود مبارك سيدالشهداء (عليه‏السلام) فرمودند: «أنا قتيل العبرة»؛ يعني من كه به هدف اِحياي حق و اِمحاي باطل كشته شدم، بايد عَبَرات داشته باشم؛ به طوري كه چشمان علاقه‏مندان به سالار شهيدان پر از اشك شود و آن اشكْ فراوان از شبكهٴ چشم خارج گردد و به صورت انسان عبور كند تا عَبَرات بشود.

اين سنّت حسنه، آثار فراواني دارد، از جمله اين كه محبت اهل بيت (عليهم‏السلام) در قلب شيعيان حضور پيدا مي‏كند؛ آنگاه دوست امامان معصوم (عليهم‏السلام) هرگز فكر و راه و روش آنان را رها نمي‏كند؛ زيرا رهبري جوارح به دست جانحه و دل است و زمامداري قلب را محبت به عهده مي‏گيرد و دلِ دوستان حسين بن‏علي (عليه‏السلام) جوارح را به صَوْب صراط مستقيم رهنمود مي‏شود.

شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسينی، ص 233

 

 در این جملۀ امام سجاد(ع) که فرمودند "أَنَا ابْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْرا" قتل صبر به چه معناست؟

«مصبور» يعني کسي که به «قتل صَبر» دارند او را ميکُشند. به تعبير جناب زمخشري در کشّاف، ميگويد «مصبور» يعني کسي که به «قتل صَبر» دارند او را ميکُشند و دست و پاي او را بستند، اين شخص با گوشهٴ چشم آن شمشير را نگاه ميکند، هم هراسناک است و هم چشم را بسته است. مستحضريد که «قتل صَبر» در اسلام محکوم است، گفتند اسير را هم اگر در جنگ گرفتيد و خواستيد بکشيد، با «قتل صَبر» نکشيد. وجود مبارک امام سجاد(سلام الله عليه) فرمود: «أَنَا ابْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً وَ کَفَی بِذَلِکَ فَخْرا»؛ اين فخر ماست که شما پدر ما را با قتل «صَبر» کشتيد؛ يعني محاصره کرديد و کُشتيد، اگر محاصره نبود نميتوانستيد بکُشيد و اگر دست و پاي او را نميبستيد، تمام راهها را نميبستيد و ورود را ممنوع را نميکرديد، هرگز به هيچ طريقی نميتوانستيد فاتح شويد: «أَنَا ابْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً وَ کَفَی بِذَلِکَ فَخْرا». آن جريان تير زدن و کشتن و سربريدن و اينها را حضرت به عنوان ستم ذکر ميکند، امّا نميفرمايد «وَ کَفَی بِذَلِکَ فَخْرا»، اين کلمهٴ «أَنَا ابْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً وَ کَفَی بِذَلِکَ فَخْرا» برای اين است، چون از دستورهای ابن زياد ملعون به حُر گفته این است که «فَجَعْجِعْ بِالْحُسَيْنِ»، اين «فَجَعْجِعْ بِالْحُسَيْنِ»؛ يعني سخت بگير! هيچ کمک مردمي، طبيعي، عادي و غير عادي نباشد! نه راه کمک مردمي باشد که کسي بيايد و به او کمک کند، نه کمک طبيعي داشته باشد، وگرنه مطلع هستيد که يک مسافر با زن و بچه وقتي ميخواهد خيمه بزند کنار نهر خيمه ميزند، اجازه ندادند حضرت کنار نهر خيمه بزند! اين رود پُر آبی که در شمال شرقي کربلا در جريان است، اجازه ندادند آن‌جا چادر بزند! براي اينکه هر وقت خواستند بتوانند بين حضرت و بين آب جدايي بيندازند، وگرنه قافلهاي که با زن و بچه ميآيد نزديک و کنار آب و کنار درخت خيمه ميزند، در وسط آفتاب که خيمه نميزند! دستور رسمي ابن زياد ملعون اين بود که «فَجَعْجِعْ بِالْحُسَيْنِ»، حُر هم اصرار داشته که وجود مبارک سيدالشهداء در آفتاب آن بيابان سوزان خيمه بزند.

 

تفسير سوره شوري جلسه 36

 

رمز پیروزی واقعۀ عاشورا در کلام امام سجاد عليه السلام چگونه بیان گردید؟

وقتي از وجود مبارک امام سجاد عليه السلام در جلوي دروازه شام سؤال کردند در صحنه کربلا چه کسي پيروز شد؟ فرمود ما, چرا که ما رفتيم حق را زنده کنيم که اين کار را هم کرديم لذا اگر خواستي بفهمي چه کسي پيروز شد در هنگام نماز, اذان و اقامه گوش کن تا ببيني نام چه کسي را مي‌برند؟ ما رفتيم نام پيغمبر (ص) را زنده کنيم که در اين راه موفق هم شديم.

جلسۀ درس اخلاق14/8/94

 

عبارت«و جعلنا و اياکم من الطالبين لثاره» که در سوگ سالار شهیدان بیان می شود به چه مطلبی اشاره دارد؟

 ما در مراسم سوگ آن سرور، دو مطلب را عرض مي‌کنيم: يکي مي‌گوييم: «أعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسين(عليه السلام)» که اين مسئلت اجر صابران است، يکي هم عرض مي‌کنيم «و جعلنا و اياکم من الطالبين لثاره» اين بخش دوم يک مطلب پويا و ماناست، در اين بخش از خداي سبحان مسئلت مي‌کنيم که ما را جزء طالبان خونبهاي آن حضرت قرار بدهد؛ خونبها را وليّ و بازمانده‌ها و فرزندان مقتول مي‌گيرند و ما از آ‌ن جهت که مکتب حسين را پذيرفتيم فرزند اين مکتبيم لذا قبل از طلب ثار، شايستگي فرزند بودن لازم است؛ ما بايد فرزند اين مکتب باشيم تا خونبها را بخواهيم و اين شعار الي يوم القيامه هست؛ يعني از خدا درخواست مي‌کنيم آن توفيق را به ما بدهد که خونبهاي کربلا را از قاتلان کربلا بگيريم.

جلسۀ درس اخلاق94/8/14

 

در روایت امام عسکری(ع)، خصوصیت کنار هم قرار گرفتن نماز و زیارت اربعین چیست؟

دربارهٴ نماز، ذات اقدس الهی، معارف فراوانی را ذکر کرده است. مثلا ً فرموده: انسان، فطرتاً موحّد است، ولی طبیعت او به هنگام حوادث تلخ، جزع دارد و در حوادث شیرین از خیر جلوگیری می کند، مگر انسان های نمازگزار که آنان می توانند این خوی سرکش طبیعت را تعدیل کنند و از هلوع، جزوع و منوع بودن به درآیند و مشمول رحمت های خاص الهی باشند؛ ﴿إنّ الإنسان خلق هلوعاً ٭ إذا مسّه الشرّ جزوعاً ٭ و إذا مسّه الخیر منوعاً ٭ إلّا المصلّین﴾

زیارت اربعین نیز انسان را از جزوع، هلوع و منوع بودن باز می دارد و گفته شد که هدف اساسی سالار شهیدان نیز تعلیم و تزکیهٴ مردم بوده است و در این راه، هم از طریق بیان و بنان اقدام کرد و هم از راه بذل خون جگر که جمع میان این راه ها از ویژگی های ممتاز آن حضرت (علیه السلام) است.

آیت الله جوادی آملی، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی

دو هدف مهمی که در متن زیارت اربعین سالار شهیدان (ع) مورد توجه قرار گرفته اند کدامند؟

رسالت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تعلیم کتاب و حکمت از یک سو و تزکیهٴ نفوس مردم از سوی دیگر بود تا هم جاهلان را عالم نماید و هم گمراهان را هدایت کند و در نتیجه، جهل علمی و جهالت عملی را از جامعه جدا سازد. همین دو هدف در متن زیارت اربعین سالار شهیدان (علیه السلام) تعبیه شد؛ چنان که منشأ ددمنشی منکران رسالت و دشمنان نبوّت، حبّ دنیا و شیدایی زرق و برق آن بود و عامل مهمّ توحّش منکران ولایت و دشمنان امامت نیز همان غَطْرَسهٴ دنیا و دلباختگی به آن بود، که در بخشی از زیارت اربعین به آن اشارت رفته است: «و تَغطْرَس و تَرَدّی في هواه»

آیت الله جوادی آملی، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی

 

این فراز زیارت اربعین « بَذَلَ مُهجَتَهُ فِيکَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِيرَهِ الضَّلالَه» گویای چه مطلبی است؟

نفس ما بيش از دو نيروي اصيل در وجود خود ندارد؛ ما يک نيرويي داريم که او انديشه و فکر و تفکر و استدلال و قياس و مانند آن را به عهده دارد و يک نيرويي داريم که عزم و اراده و نيت و اخلاص را تأمين مي کند.
جزم بدون عزم، عالم بي عمل مي سازد، عزم بدون جزم، مقدس بي درک مي سازد، اما در خصوص حسين بن علي عليه السلام باید گفت ايشان کاري کرد که با يک دست جزم علمي مردم را تأمين کرد و با دست ديگر عزم عملي مردم را بيمه کرد « بَذَلَ مُهجَتَهُ فِيکَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ » که مردم بشوند عالم « وَ حِيرَهِ الضَّلالَه» که بشوند عاقل، و عقل همان است که « عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ»

 

درس اخلاق94/09/05