در محضر استاد؛
آیت الله العظمی جوادی آملی:
برخيها تلاش و كوشش آنها اين است كه با عبادت, با زهد، با جهاد درون و بيرون كه مشمول عنايت حضرت باشند اين يك راه است, بعضي ميگويند
«چرا دست يازم چرا پاي كوبم٭٭٭ مرا خواجه بي دست و پا ميپسندد»
اينها با قلب شكسته در جايي نشستهاند؛ بالأخره انسان ميخواهد پشت پرده را ببيند دو راه دارد يا با تلاش و كوشش, سعي ميكند دست خود را به پرده نزديك كند اين پرده را كنار بزند پشت پرده را ببيند اين راه علم و دانش و حوزه و دانشگاه است. يك وقت است جانبازي, قطع نخاعي, ساليان متمادي در آن بستر افتاده، اهل حوزه نيست, اهل دانشگاه نيست، ولي با قلب شكسته با خدا راز و نياز ميكند؛ اين پشت پرده نشسته است آن توان را ندارد كه برود پرده را كنار بزند; ولي دفعتاً ميبيند نسيمي ميوزد اين پرده را كنار ميزند او پشت پرده را ميبيند. دو راه هست اينها «مانعةالخلو» است نه «مانعةالجمع»؛ اما كسي كه نه راه اول را برود نه راه دوم را برود فقط منتظر باشد كه حضرت را ببيند اين چنان سودآور نيست.
درباره مستخلفعنه درباره ذات اقدس الهي هم همينطور است و اگر كسي خواست با خدا مناجات كند دو راه هست، يا راه حوزه و دانشگاه است كه از راه علم و معرفت خدا را بشناسد يا قلب شكسته ميطلبد «چرا دست يازم چرا پاي كوبم».
بالأخره همانطوري كه فرمود شما اگر به سرزمين وحي رسيديد, به حرم امن الهي رسيديد آنجا جزء «ضيوفالرحمان» هستيد آن زمين, زمين ضيافت است و اگر ماه مبارك رمضان روزه گرفتيد آن زمان, زمان ضيافت است اگر قلب شكسته هم پيدا كرديد آن دل, ظرف ضيافت است «أنا عند المنكسرة قلوبهم» انسان يا مهمان خداست، حج و عمره ميرود, ماه مبارك رمضان را درك ميكند يا ميزبان لطف خداست كه فرمود: «أنا عند المنكسرة قلوبهم»
ميزبانيِ خدا هم كمال است مهماني خدا هم كمال; طوبا با كسي كه هر دو فضيلت را ادراك كرده است درباره وجود مبارك وليّ عصر هم همين است.