«تفسير موضوعى»عبارت است از: گردآورى آيات قرآنى مربوط به موضوعى خاص و تحليل آنها و به دست آوردن نظريه قرآن درباره آن موضوع. گرچه تفسير موضوعى در عصر اخير، بيشتر مورد توجه انديشمندان واقع شده، اما نه پديدهاى نوظهور است و نه امرى ناپسند. در همین رهگذر نظر مفسرین قرآن و پژوهشگران این حوزه را درباره چیستی و چرایی «تفسیر موضوعی» جویا شدیم که در ادامه مشروح گفتوگوی ایکنا را با حجتالاسلام حسین شفیعی میخوانید.
حجتالاسلام حسین شفیعی، مدیر گروه تفسیر ترتیبی پژوهشگاه علوم وحیانی معارج در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) گفت: تفسیر قرآن را میتوانیم به یک اعتبار به تفاسیر ترتیبی و تفاسیر موضوعی یا تجزیهای تقسیمبندی کنیم. در تفسیر ترتیبی، مفسر با مبانی و دستاوردهای علمی خود به خدمت قرآن میرود و آیات قرآن را بررسی میکند.
وی افزود: در تفسیر ترتیبی، مفسر از اولین آیه تا آخرین آیه قرآن را تفسیر میکند؛ این تفسیر یا بر اساس ترتیب فعلی و مصحف قرآن یا بر اساس ترتیب نزول قرآن انجام میشود. روشهای تفسیر قرآن عبارتند از روش تفسیرقرآن به قرآن، روایی، ادبی، عقلی ...
این پژوهشگر علوم قرآنی اظهار کرد: در تفسیر موضوعی، مفسر نیازهای فکری، اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی جامعه را در نظر میگیرد و این نیازها را به قرآن عرضه و پاسخ ابهامات و شبهات را از قرآن طلب میکند؛ در واقع قرآن را استنطاق میکند. این همان چیزی است که امیرالمومنین علی(ع) میفرماید «ذلک القرآنُ فستنطقُ» یعنی قرآن را استنطاق کنید و رای ایجابی یا سلبی خود را از آن بدست آورید.
شفیعی در خصوص پیشینه و قدمت تفسیر ترتیبی گفت: پیشینه و قدمت تفسیر ترتیبی به زمان پیغمبر اکرم(ص) باز میگردد؛ اولین مفسر خود رسول اکرم بودند که ماموریت داشتند قرآن را تبیین و تفسیر کند. خداوند میفرماید «بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ: با دلايل آشكار و نوشتهها فرستاديم و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى و اميد كه آنان بينديشند» (نحل/44).
وی در ادامه افزود: بعد از پیامبر(ص) سوای امیرالمومنین(ع) - که به تعبیر «علامه طباطبایی» شان جدایی در تفسیر قرآن داشتند- صحابه نزدیک پیامبر چون «عبدالله بن عباس»، «عبدالله بن عمر» و«ابی بن کعب» قرآن را تفسیر میکردند. بعد از صحابه، «تابعین» در قرن دوم و سوم هجری تفاسیری چون «سهل بن عبدالله تستری» و «مقاتل بن سلیمان» نوشتند.
شفیعی افزود: قدمت تفسیر موضوعی به شیوهای که امروزه نگاشته میشود چندان در گذشته متداول نبود. البته گروهی از پژوهشگران مدعی هستند این نوع تفسیر در لسان ائمه اطهار(ع) وجود داشته است؛ برخی ائمه، آیات را در موضوعی دستهبندی میکردند که آن را نوعی تفسیر موضوعی در نظر میگیرند.
این پژوهشگرعلوم قرآنی اظهار کرد: در مقابل برخی معتقدند تفسیر موضوعی یک پدیده جدید است. مفسر گاهی آیات را به دلیل اشتراک در لفظ، با هم مرتبط میکند یا با دانش و تبحری که دارد آیاتی را که حتی ارتباط لفظی با موضوع ندارند از قرآن استخراج میکند و از آن برای موضوع خود بهره میبرد. این روش تفسیری در میان مفسرین سلف رایج نبوده است به همین دلیل زمانی که آیتالله سبحانی تفسیر «منشور جاوید» را تالیف کرد در مقدمه کتاب نوشت این نخستین تفسیر موضوعی است که نگاشته میشود.
تکنگاریها در تفاسیر موضوعی سلسلهوار نیستند
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم وحیانی معارج وابسته به بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء گفت: تکنگاریها گونهای از تفاسیر موضوعی هستند؛ البته این تکنگاریها سلسلهوار نیستند و موضوعات مختلفی را در نظر گرفتهاند. «شهید مطهری» با توجه به ضرورت موضوعات قرآنی را انتخاب و درباره آنها یک بحث را آغاز میکرد.
وی در ادامه افزود: تفسیر موضوعی گونههای مختلفی دارد؛ یکی از این آنها تفسیر «درون قرآنی» است؛ در این نوع از تفسیر، مفسر با استفاده از قرائن نقلی درون متنی معانی و مقاصد آیات را پی میگیرد و نتایجی هم بدست میآورد؛ البته این روش پیشفرضهایی دارد که قبل از هر چیز باید مسئله حجیت ظواهر قرآن و اعتبار روش تفسیر قرآن به قرآن حل شده باشد، چرا که ممکن است افرادی بگویند روش قرآن به قرآن چندان اعتبار ندارد.
این پژوهشگر علوم قرآنی اظهار کرد: پیامبر در تفسیر آیه شریفه «وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِين»َ (انعام/86) به آیه «وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ »(لقمان/13) استناد کردند و ظلم را به معنای شرک دانستند؛ یا بعضی از مفسرین معتقد هستند آیه «هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ»(آلعمران/7) خود گونهای از تفسیر موضوعی درون قرآنی است، چرا که در این آیه بحث محکم و متشابه توضیح داده میشود.
شفیعی با آوردن مثالی تفسیر درونقرآنی را توضیح داد و افزود: در زمان امیرالمومنین(ع) زنی را میخواستند سنگسار کنند چرا که بعد از 6 ماه که ازدواج کرده بود کودکی را به دنیا آورد مردم به زن شک کردند و گفتند نباید در این مدت کوتاه بچهدار میشد امیرالمومنین با استفاده از آیات قرآن نتیجه گرفتند که اقل حمل 6ماه است و امام علی(ع) با استناد به آیات قرآن آن زن را تبرئه کردند.
شفیعی افزود: مفسرین تفسیر موضوعی، به عنوان مثال با کنار هم قرار دادن «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ: ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم»(القدر /1) و « شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ: ماه رمضان همان ماه است كه در آن قرآن فرو فرستاده شده است»(بقره/185) نتیجه میگیرند که شب قدر در ماه رمضان است؛ چرا که در آیهای خداوند میفرمایند ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم و در جای دیگر میفرمایند قرآن در ماه مبارک رمضان نازل شده است، پس معلوم میشود که شب قدر در ماه رمضان است.
شفیعی اظهار کرد: نوع دیگر تفسیر موضوعی، تفسیر «برون قرآنی» است که ظاهراٌ از ابداعات «شهید صدر» است. در این تفسیر موضوعات از خود قرآن اخذ نمیشود، بلکه مفسر موضوعات را از درون جامعه میگیرد و آنها را به قرآن عرضه میکند و از قرآن نظرخواهی میکند. به عنوان مثال لفظی برای موضوعاتی چون سکولاریسم، پلورالیسم، هرمونتیک و هنر در قرآن وجود ندارد، اما مفسر نظر قرآن را درباره این مسائل جویا میشود که آیا قرآن موافق این مسائل است یا نیست.
تکتک وازگان قرآن معنادار هستند
وی در ادامه اظهار کرد: مرحوم علامه طباطبایی معتقد بود از هر قسمت قرآن میتوانیم یک استفاده خاص کنیم به عنوان مثال «أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ: اينان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده است پس به هدايت آنان اقتدا كن بگو من از شما هيچ مزدى بر اين رسالت نمىطلبم اين [قرآن] جز تذكرى براى جهانيان نيست»(انعام/90) هر کدام از این واژگان یک معنا دارند و اینگونه نیست که آیات باید پیوسته تلاوت شوند تا معنا داشته باشند؛ به نظر وی آیات اگر تقطیع هم شوند باز معنادار هستند.
وی در پاسخ به این پرسش که اگر آیات را تقطیع کنیم مسئله سیاق آیات نادیده گرفته میشوند، گفت: در تفسیر ترتیبی، از سیاق آیات استفاده خوبی میشود، همان طور که اشاره شد علامه معتقد بود هر واژه از آیات قرآن دارای معنا هستند.
شفیعی در آخر اظهار کرد: البته کسانی که تفاسیر موضوعی مینویسند به سیاق آیات نیز توجه میکنند؛ مفسرین تفاسیر موضوعی، به سیاق و شان نزول آیات در نگارش تفاسیر موضوعی توجه دارند؛ علاوه بر این تکتک واژگان قرآن معنادار هستند، اینگونه نیست که آیات باید پیوسته تلاوت شوند تا معنا داشته باشند؛ پس اگر آیات تقطیع هم شوند باز معنادار هستند. این پاسخی است که من به بزرگترین اشکالی که به تفاسیر موضوعی وارد است میدهم.
چیستی و چرایی «تفسیر موضوعی» در گفتگو با مدیر گروه تفسیر پژوهشگاه معارج - خبرگزاری اسراء
چیستی و چرایی «تفسیر موضوعی» در گفتگو با مدیر گروه تفسیر پژوهشگاه معارج
پایگاه اطلاع رسانی اسراء؛ حسین شفیعی معتقد است مفسرین تفاسیر موضوعی، به سیاق و شان نزول آیات در نگارش تفاسیر موضوعی توجه دارند و از آنجا که تکتک واژگان قرآن معنادار هستند، اگر آیات تقطیع هم شوند باز هم معنادار هستند. وی با این استدلال به بزرگترین شبهه بر نگارش تفسیر موضوعی پاسخ میدهد.