03 02 2024 1029880 شناسه:
image

اگرصدها رهبران ثوره به عرصه‌ی هستی عـرضه شونـد، امـام رحيل ما امام همه‌ی آنهاست

آیت الله العظمی جوادی آملی:  صدها رهبران ثوره و انقلاب؛ خواه در خاور دور و نزدیك، خواه در خـاورمیانه، خواه در باخـتر دور و نـزدیك، به عرصه ی هستی عـرضه شونـد، امـام رحیل ما (قدّس سرّه) امام همه ی آنهاست. زیرا اگر كسی كاری كند كه هم فكر امّت بـودن را مـردم و هـم فكر امام بودن را در رهبـران...

دهه فرخنده فجر یادآور سرنگونی و ناامیدی فرعون های زمان به دست ابرمرد میهن اسلامی است كه با پشتوانه مردم غیور و سعادت طلب این سرزمین همراه بود. او كه با توكل و استعانت از خدای متعال، هستی خود را در طبق اخلاص نهاد و شجره طيّبه انقلاب اسلامی را با خون شهدايِ گلگون کفن آبیاری و ثمره آن که استقلال و سرافرازی مردم ایران زمین بود را به ارمغان آورد. بدین مناسبت در این نوشتار شخصیت آن امام خوبی ها را در بیان و بنان حکیم متأله حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در ابعاد مختلف علمی و عملی مورد توجه قرار می دهیم.

یکی از وقایع تاریخی و به یاد ماندنی تاریخ انقلاب اسلامی را سالروز ورود با شکوه امام امت به میهن عزیزمان باید دانست. او که با مقدمش بتهای آهنین روزگار را لگد مال نمود و سایبان مؤمنین و مستضعفین جهان شد.

حضرت علامه جوادی آملی معتقدند:
كاری كه امام امّت (قدّس سرّه) انجام داد، در طيّ این قرون‌بی‌سابقه بود. قرآن كریم بر عنصر «ابتكار» تكیه می‌كند، چنانكه اگر موادّ فكری وجود داشت، و یك نفر بیش از دیگران و پیش از آنها قیام كرد و رهبری فكری و فرهنگی امّت را به عهده گرفت، دیگران همتای او نیستند.
وقتی قرآن كریم كارهای اعجاز انگیز را بازگو می‌كند، روی سبقت و حقّ تقدّم آن انگشت می‌گذارد. اكنون بنگرید، ببینید قرآن كریم در جریان پیروزی حجاز چه می‌گوید. در طلیعه ی سوره ی مباركه ی حشر به مسلمانها می‌فرماید: (هو الّذى أخرجَ الّذین كفروا من أهل الكتاب من دیارهم لأوّل الحشر، ماظَنَنتُم أن یخرُجوا و ظنّوا أنّهم مانعتُهم حُصونُهم من الله). یعنی تنها قدرت حجاز، یهودیان زردار و زورمند بودند. نه شما از نظر اندیشه فكر می‌كردید كه آنها رفتنی هستند و نه كاخهای محكم آنها اجازه می‌داد كه آنها فكر كنند كه متواری می‌شوند، ولی قدرت غیبی حق، برای نخستین بار همه ی مقتداران باطل گرای شبه جزیرة العرب را از سرزمین اسلامی به دور انداخت و آنها را متواری‌ كرد.

خدای سبحان در همین بخش از سوره ی مباركه ی حشر سه نكته را بازگو كرد. فرمود: اوّلین بار به وسیله ی قدرت «اسلام» یهوديّت شكست خورد؛ یعنی ممكن است در آینده كسانی بیایند كه قدرت یهوديّت را در هم بشكنند، ولی اوّلین بار، «اسلام» این كار را كرد. ممكن است سیاست‌مداران دیگر بیایند و بر اسرائیل فایق آیند، ولی اوّلین بار «ما» بر آنان پیروز شده و آنها را متواری كردیم: (هو الّذی أخرج الّذین كفروا من أهل الكتاب من دیارهم لاوّل الحشر).بنابراین اگر در آینده دیگران بیایند و چنین كاری انجام دهند، آنها از ما فرا گرفته‌اند و اگر سیاست‌مداران دیگر آنها را شكست دادند، راه پیروزی را از ما آموختند. ما معلّم ظفر و آموزنده ی پیروزی دیگران هستیم؛ زیرا برای اوّلین بار به دست اسلام این كار انجام گرفت.

نكته دوّم و سوّم این كریمه آن است كه فرمود: نه دوستان باور می‌كردند كه اسلام پیروز می‌شود، نه دشمنان باورشان می‌شد كه شكست بخورند: (ما ظَنَنتُم أنَ یخرُجوا و ظَنّوا أنّهم مانعتُهم حُصونُهم من الله). شما كه دوستان بودید، فكر نمی‌كردید كه قرآن پیروز شود و از سوی دیگر یهودیان زورمند نیز فكر نمی‌كردند كه با داشتن همه ی قدرتهای نظامی و غیر نظامی متواری شوند، امّا بر خلاف معادلات دوستان و محاسبات دشمنان، ما برای اوّلین بار، اسلام را در حجاز زنده كرده‌ایم.

بنابراین قرآن كریم روی پیروزی اوّل و ابتكار در ظفر تكیه می‌كند. در طيّ این چهارده قرن، ما مظلوم بودیم و برای ما مظلوميّت رقم زده شده بود و باور می‌كردیم كه باید ستم پذیر باشیم، ولی این سلیل رسول خدا حضرت امام خمینی (علیهما آلاف التّحيّة) برای اوّلین بار كاری كه نه دوستان فكر می‌كردند و نه دشمنان می‌اندیشیدند، انجام داد. لذا اگر بعداً رهبری بیاید و این راه را ادامه دهد و بیگانگان را در كشورهای دیگر متواری كند، او به عنوان «امّت» امام خمینی خواهد بود.اگر انقلاب اسلامی سودان، مصر و الجزائر به ثمر برسد، اگر مردم فداكار افغانستان و فلسطین به ظفر نایل آیند و اگر مسلمانان دورترین نقطه ی بشرنشین موفّق به غلبه بر مستكبران شوند، هم افراد عادی و هم رهبران آنها جزء «امّتِ» امام راحل هستند. آنكه برای اوّلین بار، معادلات دوست و دشمن را بهم زد، او برنده ی جایزه ی امامت قرآن كریم است.

لذا ذات اقدس اله بعد از اینكه ابتكار خود را به عنوان اوّلین بار بازگو كرد، از كسانی كه مبتكر ظفر و پیشگامان پیروزی هستند، با عظمت یاد می‌كند و از مهاجرین به عنوان (و السّابقون الأوّلون من المهاجرین…) با تكریم سخن می‌گوید، چنانكه در سوره ی مباركه ی حدید بین انقلابیون قبل از انقلاب و پیوستگان به انقلاب بعد از انقلاب، فرق گذاشته، چنین می‌فرماید: (لا یستوی منكم مَن أنفَقَ من قبلِ الفتحِ و قاتَلَ، أولئك أعظمُ أجراً من الّذین أنفقوا من بعدُ و قاتَلوا، و كُلاّ وعَدَ اللهُ الحُسنی و اللهُ بما تعملون خبیرٌ).
همان طوری كه بین عالم و غیر عالم فرق است: (هل یستوی الّذین یعلمون والّذین لایعلمون)؟، و بین قاعد و قائم امتیاز است: (فَضّلَ اللهُ المجاهدین علی القاعدین أجراً عظیماً)، بین انقلابی‌های قبل از انقلاب و انقلابیون بعد از انقلاب نیز مِیز كامل است. لذا در سوره ی مباركه ی حدید فرمود: آنان كه در زمان غُربت اسلام، تلاش و كوشش نموده و از نثار مال و ایثار جان دریغ نكردند، با كسانی كه بعد از پیروزی به انقلاب بسته شدند، یكسان نیستند. این تفاوت تنها در سَبْقِ زمانی نیست؛ زیرا سبق زمانی آن هنر را ندارد كه قرآن كریم روی آن تكیه كند.
اگر مسجدی به روی همه ی نمازگزاران باز باشد و آنكه راهش نزدیك‌تر بود، زودتر و آنكه راهش دورتر بود، دیرتر به مسجد آمد، گرچه بین این دو تفاوت هست،امّا تفاوتی نیست كه قرآن كریم روی آن تكیه كند. این گونه از سبق‌های زمانی معیار شرف نیست.

آن سبق زمانی معیار مجد است كه اگر كسی اهل تشخیص و با شهامت باشد، زودتر از دیگران مكتب حق را می‌فهمد و می‌پذیرد. این كه در تمام احتجاجها از سبق اسلام حضرت علی (علیه‌السلام) سخن به میان می‌آید و امیر بیان (علیه‌السلام) می‌گوید: روزی كه من اسلام آورده بودم، شما هنوز كافر بودید، یا نبيّ اكرم در فخر علی (علیهماالسلام) می‌گوید: «إنّ عليّاً أعظمُ المسلمین علی المسلمین بعدى حقّاً و أقدمهم سلماً»، یا اهل بیت (علیهم‌السلام) به این می‌بالند كه: «علىٌّ أقدمهم سلماً»، یا صحابه ی خاصّ می‌نازند كه: «علی أقدمهم سلماً»؛ یعنی روزی كه هنوز مسئله ی پذیرش اسلام برای دیگران مشكوك بود، برای حضرت علی (علیه‌السلام) حل شد. روزی كه اسلام داشتن، نثار مال و ایثار جان می‌طلبید، حضرت علی (علیه‌السلام) مسلمان بود. آن روز كه سخن اسلام مایه ی زحمت بود، حضرت علی (علیه‌السلام) مسلمان بود، آن روز كه كنار سفره ی چرب كفر و نفاق نشستن رواج داشت، حضرت علی (علیه‌السلام) مسلمان بود. لذا جمله ی «علىٌّ أقدمهم سلماً» مایه ی احتجاج اهل بیت (علیهم‌السلام) است.

نتیجه اینكه صدها رهبران ثوره و انقلاب؛ خواه در خاور دور و نزدیك، خواه در خـاورمیانه، خواه در باخـتر دور و نـزدیك، به عرصه ی هستی عـرضه شونـد، امـام رحیل ما (قدّس سرّه) امام همه ی آنهاست. زیرا اگر كسی كاری كند كه هم فكر امّت بـودن را مـردم و هـم فكر امام بودن را در رهبـران احیا كند، او مثـل اعـلای (و السّابقون الاوّلون) است و امام راحل (قدّس سرّه) اوّلین كسی بود كه در قرون اخیر به این مقام منیع بار یافت «طوبی له و حُسنُ مَآبٍ».
--------------------------------------------------------------------------------
کتاب «بنیان مرصوص» اثرحضرت آیت الله العظمی جوادی آملی،ص232

 


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات