29 05 2024 2735390 شناسه:
image
آیت الله العظمی جوادی آملی:

﴿لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ﴾ به معنای مجاز بودن اباحی گری نیست / انسان یک دوست دارد و آن عقل اوست / شکر نعمت انسان را بالا می برد

  پایگاه اطلاع رسانی اسراء: جلسه درس اخلاق هفتگی آیت الله العظمی جوادی آملی امروز چهارشنبه در محل مسجد اعظم قم به صورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار گردید.

  پایگاه اطلاع رسانی اسراء: جلسه درس اخلاق هفتگی آیت الله العظمی جوادی آملی امروز چهارشنبه در محل مسجد اعظم قم به صورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار گردید.

آیت الله العظمی جوادی آملی در این جلسه به شرح حکمت  134 و 135 نهج البلاغه پرداختند.

معظم له بیان داشتند: کلام امیرالمومنین علی علیه السلام این است که فرمود: «وَ قَالَ ع لَا يَكُونُ الصَّدِیقُ صَدِیقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِی ثَلَاثٍ فِی نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ‏. وَ قَالَ ع مَنْ أُعْطِيَ أَرْبَعاً لَمْ يُحْرَمْ أَرْبَعاً مَنْ أُعْطِيَ الدُّعَاءَ لَمْ يُحْرَمِ الْإِجَابَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ التَّوْبَةَ لَمْ يُحْرَمِ الْقَبُولَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الِاسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ الْمَغْفِرَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الشُّكْرَ لَمْ يُحْرَمِ الزِّيَادَةَ» در حکمت اول حضرت می فرماید به اینکه اگر بخواهید دوست پیدا کنید دوست اولاً باید خودش دوست دیگران باشد تا دیگران دوست او باشند. دوست کسی است که یا مساعدت کند یا معاضدت کند و امثال ذلک. فرمود وقتی انسان دوست کسی است یا کسی دوست انسان است که در فراز و فرودها هر دو به یاد هم باشند، یار هم باشند، آنجا که انسان غفلت کرده است او را یادآوری کند، آنجا که بیراهه میرود او را هدایت کند، آنجایی که تندروی کرده است تعدیلش کند، آنجایی هم که مشکلی پیدا کرده است بیمار شده است یا غیبت کرده یا نیست تا مشکلات خودش را حل کند، انسان به یاد او باشد.

 

ایشان بیان داشتند: انسان اگر کار سنگین به عهده بگیرد میگوید معاضدت کرده، کمتر از او باشد، میگویند مساعدت کرده و اگر کار عادی باشد با دست انجام می شود. فرمود رفیق آدم این است که اگر لازم به مساعدت یا معاضدت بود، انجام دهد و مشکل مالی او و فرزندان او قبیله او دودمان او هر چه نیاز اوست را حل بکند. بیمار شده افتاده، مشکلی پیدا کرد، حل بکند. بعد از مرگ او هم او را فراموش نکند. این میشود صدیق آدم. این صدیق بیرونی است. صدیق درونی همان است که امام رضا(سلام الله علیه) فرمود: «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه» یعنی انسان یک دوست دارد و آن عقل اوست.

 

معظم له در توضیح حکمت 135 از سخنان حضرت در نهج البلاغه بیان داشتند: جمله دیگری که وجود مبارک حضرت امیر فرمود این بود که خدا چهار راه را گذاشته برای چهار خیر. فرمود اگر مشکل بیماری دارید یا مشکل دیگری دارید دعا یک راهی است. دعا را فراموش نکنید. خود دعا وسیله ساز است. هم عقل را هدایت میکند که سبب سازی کند. هم دیگران را راهنمایی میکنند که سبب سوزی نکنند.

 

ایشان بیان داشتند: حضرت فرمود: «مَنْ أُعْطِيَ أَرْبَعاً لَمْ يُحْرَمْ أَرْبَعاً» اگر ذات اقدس الهی توفیقی به او داد که این چهار چیز را فراهم بکند در برابر این چهار چیز، چهار خیری است که خدا او را از آن چهار خیر محروم نمی کند. یکی: «مَنْ أُعْطِيَ الدُّعَاءَ»، کسی اهل دعا باشد نه دعا را عادت کرده باشد! واقعاً بخواهد؛ انسان طلب واقعی که دارد، با ناله میخواهد؛ اگر کسی در کنار این دعا، عمل خیر انجام بدهد استغفار بکند خدا می بخشد و اگر چنانچه شکر نعمت بکند، ذات اقدس الهی نه تنها نعمت او را اضافه می کند به او کمال اساسی هم می دهد.

معظم له با بیان اینکه شکر نعمت، خود انسان را بالا می برد، اظهار داشتند: در سوره مبارکه «هود» آمده است که ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ﴾، نه «لأزیدنّ نعمتکم»! یعنی خودتان را بالا می آورم. عقل به شما می دهم. علم به شما می دهم. گوهر هستی شما با دعا بالا می آید. تنها شفای مرض نیست، اما ﴿وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدیدٌ﴾، آنجا دیگر تهدید صریح نکرده است نفرمود «لأعذبنّکم»؛ این عنایت الهی است. فرمود: ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ﴾ اصلاً شما را بفهم میکنم. یک آدم بفهم بالا آمده است. آدم بفهم نه بیراهه می رود نه راه کسی را می بندد. تولید می کند، تقسیم می کند، تواضع دارد، بیکار نمی نشیند، در درجه اول تولید علم، اگر نشد، تولید مال می کند.

 

آیت الله العظمی جوادی آملی در بخشی از جلسه درس اخلاق به توضیحی درباره مفهوم آیه ﴿لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ﴾ پرداختند و بیان داشتند: این آیه نه در صدد مسئله فقهی است و نه در صدد مسئله اخلاقی. فقط در صدد مسئله کلامی است. بیان این علوم سه گانه این است که در فقه وقتی گفته می شود که مختاری بین این و آن، حالا یا واجب تخییری است، یا دو تا راه مباح است؛ در مسائل اخلاقی هم از نظر تربیت بعضیها راه خاص دارند می گویند یا از این راه و با فلان عبادت خود را به کمال برسانید یا از آن راه و با فلان عبادت؛ اینها تخییر است. اما این ﴿لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ﴾ معاذالله در صدد بیان این نیست میخواهی قبول بکنی یا میخواهی نکنی فرق نمیکند. در صدد تخییر بین دو امر و اباحه دو امر نیست. این که می شود اباحه گری! و این آیه به معنای اباحه گری نیست!

 

معظم له با بیان اینکه آیه ﴿لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ﴾ به معنای مجاز بودن اباحه گری نیست، اظهار داشتند: این ﴿لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ﴾ مسئله عمیق عریق علمی کلامی است. یعنی جبر باطل است، تفویض باطل است که هر دوی اینها نفسگیر است. انسان آزاد است یا قبول یا نکول. نه اینکه انسان مباح است بین امرین؛ مخیر بین دو امر است! این یک آزادی کلامی است، نه آزادی فقهی. آزادی فقهی بین مباحین است. آزادی فقهی بین دو تا واجب تخییری است. آزادی فقهی بین دو تا امر جزئی است که هر دو را شارع مقدس مصداق یک امر کلی میداند ولی اینجا یک آزادی کلامی است!

 

ایشان بیان داشتند:  این آیه نورانی می خواهد بگوید نه جبر در عالم هست که مستحیل است، نه دقیقتر و عریقتر و عمیقتر از آن تفویض در کار است. ﴿لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ﴾ فشاری در عالم نیست. یا راه جهنم، یا راه بهشت. یا قبول یا نکول. یا ایمان و یا کفر. در هر دو حال، مختار است. نه اباحه گری است. اگر اینگونه معنا کنیم که میخواهی این راه را بروی، میخواهی آن راه را بروی هر دو حلال است، این که میشود اباحه گری! لذا امر به معروف سرجایش محفوظ است، تهدید سر جایش محفوظ است، البته امر به معروف مراتب چهارگانه دارد اول و دوم برای مردم است، سوم و چهارم برای حکومت است. اینجور نیست که هر کسی آزاد باشد هر کاری را بخواهد انجام بدهد.

 

 


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات