09 05 2021 279783 شناسه:
image

«چگونه زیستن بر مبنای عقلانیت وحیانی» جلسه بیست و هفتم

پایگاه اطلاع رسانی اسراء؛ سلسله سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جواد آملی با عنوان«چگونه زیستن بر مبنای عقلانیت وحیانی» ویژه ایام ماه مبارک رمضان 1442ه‍ ،

پایگاه اطلاع رسانی اسراء؛ پخش زنده سلسله سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جواد آملی با عنوان«چگونه زیستن بر مبنای عقلانیت وحیانی» ویژه ایام ماه مبارک رمضان 1442ه‍ ، هر روز ساعت 14 عصر  از تلویزیون اینترنتی اسراء پخش می گردد.

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمد لله رب العالمین و صلّی الله علی محمد و آله الطاهرین» پروردگار عالم را بر این توفیق بسیار سپاسگزاریم و عاجزانه در این درگاه رحمت الهی بر این نعمت و منّت سنگین ماه مبارک رمضان و جلوههای این ماه که روزه یکی از برترین آنها هست خدا را سپاس میگزاریم در روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان که هاله شب قدر بر آن هم طبق آنچه که در روایات آمده است افکنده شده است خدا را از درگاه رحمتش میطلبیم و مسئلت میکنیم که فضل شب قدر را و مواهبی که در این شب برای مؤمنان در نظر گرفته است را خدای عالم برای همه ما مقرر بفرماید و بهترینها را که نسبت به گذشته غفران است و نسبت به آینده رحمت و هدایت است به همه ما مرحمت بفرماید به هر حال ماه دعا و نیایش و تضرّع در پیشگاه پروردگار عالم ماه خواستن ماه طهارت ماه پاکیزگی و طهور اینها جلوههای این ماه است که باید خودمان را در این ماه از بهرهمندی کامل و بهرهوری تام خودمان را برخوردار کنیم و از نعمتهای این ماه محروم نباشیم «اللَّهُمَّ ... وَ اجْعَلْنَا مِنَ الْمَرْحُومِینَ وَ لا تَجْعَلْنَا مِنَ الْمَحْرُومِینَ» خدایا ما را جزء کسانی که مورد رحمت تو واقع شدهاند قرار بده و هرگز ما را در زمره کسانی که محروم از رحمت تو هستند قرار مده همچنان بحثی که در طی این ماه با هم داشتیم و مرور میکردیم تحت عنوان چگونه زیستن بر پایه عقلانیت وحیانی مباحث را جلو میبریم و اگر إنشاءالله این بحث دامنه پیدا بکند و راه خودش را پیدا بکند میتواند به عنوان یکی از بهترین زمینههایی که در مورد چگونه زیستن هست مطرح بشود و ما این پرسش اصلی و اساسی را برای آن یک جواب مناسبی را پیدا بکنیم به هر حال هم چگونه شدن ما وابسته به چگونه زیستن ماست همانطوری که چگونه زیستن ما وابسته به چگونه بودن ما هست و هم ابدیت ما با این گره خواهد خورد در باب چگونه زیستن عرض کردیم که بیانی را و عباراتی را خدای عالم در قرآن برای ما بازگو فرموده است که این مسیر چگونه زیستن را تا یک حدی بیان میکنند و تشریح میفرمایند بله امر و نهی در قرآن فراوان است اما اگر اوامر با یک لحنی و یک ادبیاتی همراه باشد که با زیست ما مرتبط باشد خیلی میتواند از این جهت برای راهگشا باشد و چراغ راه باشد عرض کردیم که واژه ﴿کُونُوا ﴿وَ لا تَکُونُوا﴾، باشید و نباشید اینگونه باشید و اینگونه نباشید این برای ما نقشه راهی است که مسیر چگونه زیستن را تعیین میکند آیاتی که در زمینه چگونه بودن و ﴿وَ کُونُوا﴾ یعنی اینگونه باشید را در بُعد اثباتیمان در روزهای قبل مرور میکردیم برخی از آنها که در قرآن مجید آمده است مثل ﴿کُونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلی‏ أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبینَ﴾ این یک نوع دستوری است برای زیستن ﴿کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَ بِمَا کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ این هم نوع دیگری است که شدید الربط به پروردگار عالم بودن این ارتباط قلبی و عقلی را با خدای عالم ایجاد کردن این یکی از چگونگی زیست ما میتواند باشد ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ این معیت و مصاحبت و همراهی مدام با انسانهایی که اهل صدقاند و خدا آنها را صادق معرفی کرده است و از عصمت برخوردار کرده است این هم دستور دیگری از نحوه چگونه زیستن است که اینها در بُعد اثباتی است و همچنین آیاتی دیگری که در قرآن ملاحظه میفرمایید در باب سلبی که اینگونه نباشید زیست ما با این ویژگیها همراه نباشد در چگونگی زیستمان این معنا را ملاحظه بکنیم و پرهیز کنیم و اجتناب کنیم و خودمان را از آنها عاری و متبرّء از آنها داشته باشیم برخی از امور بود که در جلسه قبل به برخی از آنها اشاره شد در جلسه امروز به دو نمونه بارز و روشن از این دستورات سلبی که ما اینجوری نباشیم این سبک و این روش و شیوه زندگی را برای خودمان نداشته باشیم بلکه در مقابل آن ویژگی مقابل را ایجاد بکنیم یکی از آن موارد این است که در سوره مبارکه آل عمران است که فرمود ﴿وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ﴾ مبادا مثل کسانی باشید اینگونه زیست بکنید اینگونه شیوه زندگی داشته باشید که اهل تفرّق باشید اهل اختلاف باشید اهل شقاق باشید در مقابل اهل دوستی اهل محبت اهل مهربانی اهل وحدت یکی از مبغوضترین امور در زندگی ما بحث اختلاف و تفرّق است و یکی از محبوبترین و شیوهها و روش‌هایی که باید در زندگی مورد عمل واقع بشود محبت و دوستی و وحدت است در همین آیهای که به عنوان آیه 105 سوره مبارکه آل عمران داریم میخوانیم خدای عالم از یک طرف میفرماید اینگونه باشید اینگونه نباشید چگونه باشید ﴿وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ انسانهای رستگار مفلِح و موفق آن دسته از انسانهایی هستند که همواره به وحدت و به الفت جامعه اعتقاد دارند و سعی میکنند که جامعه را به هم نپاشند متفرّق نکنند اختلاف در آن ایجاد نکنند بلکه یک دسته از انسانهای شایسته و سالم و عالمی را که معروف را میشناسند و منکر را میشناسند و به معروف امر میکنند دعوت میکنند و مردم را نسبت به معروف آشنا میکنند و نسبت به منکر نهی میکنند و مردم را نسبت به منکر پرهیز میدهند اینگونه بودن این شیوه از زندگی را در حیات دنیا تجربه کردن این را خدای عالم دوست دارد اینگونه باشید ﴿وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ﴾ آنانی که به خوبی و نیکی و دوستی و مهربانی جامعه را دعوت میکنند ما همواره بایستی از بزرگان‌مان از متولیان امر فرهنگیمان کسانی که باورهای ما به وسیله آنها تقویت میشود ما اینها را بزرگ بداریم متأسفانه امروز در جامعه ما یکی از ضعفهای عمده این است که بزرگان اولیا متولیان کسانی که در حیات اجتماعی و حیات تربیتی و اخلاقی ما میتوانند مؤثر باشند ما سهم بسیار کمی را برای آنها قائلیم ما با یک ادبیاتی این بزرگان و اولیایمان را از خودمان دور کردیم آنها را با یک چهره نامناسبی به جامعه در حقیقت معرفی کردیم یکی از دستوراتی که در همین رابطه برای ما بسیار بسیار مهم است که بایستی ما آنها را گرامی بداریم محترم بداریم و رعایت کنیم و مراقبت کنیم کسی این صفوف را و این مرزهای انسانی و اجتماعی و اخلاقی را نشکند همین مسئله عرض کنم که حفظ جایگاه و موقعیت انسانهاست چرا خدای عالم مسئله القاب ناصواب به یکدیگر دادن را مذموم میداند و در قرآن نهی کرده است ﴿وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ﴾ اگر انسانها در جامعه بزرگانشان را کُبرایشان را آنهایی که حتی در ماه مبارک رمضان دستور أکید داده شده است که «وَ وَقِّرُوا کِبَارَکُمْ» آنهایی که در صحنه سیاست اجتماع تربیت علم فرهنگ هنر چند تا پیراهن به اصطلاح بیشتر پاره کردند سن بیشتری در این رابطه دارند پختگی و متانت و وزانتی دارند ما بیاییم اینها را با یک ادبیات سخیف روزنامهای اینها را بشکنیم موقعیت اینها را از بین ببریم حرفهای اینها را بیاثر و کماثر در جامعه داشته باشیم به شدت آسیب خواهیم دید چرا در گذشته قوام جامعه حفظ بود و شیرازه جامعه از هم نمیپاشید چرا چون این متولیان و بزرگان و کبار جامعه حفظ میکردند کیان جامعه و اجتماع را و طایفه را و قوم را حفظ میکردند ما امروز متأسفانه به خاطر مسایل و مصائب سیاسی که متأسفانه دامنگیر ما شده است از این فرصت گرامی اجتماعی دیگر متأسفانه جامعه بهره چندانی ندارد از مراجع بزرگوارمان گرفته تا علما تا بزرگان تا فرهیختگان تا اساتید حوزه و دانشگاه تا عالمان و مربّیان جامعه چندان نقش اساسی در حفظ کیان جامعه و تربیت جامعه ندارند چرا به جهت اینکه ما این حرمتها شکستیم و مرزهای انسانی را نادیده گرفتیم و با هتّاکیها بیحرمتیها بیتوجهیها این بزرگان را در جامعه و در موقعیت اصلیشان در حقیقت از دست دادیم «وَ وَقِّرُوا کِبَارَکُمْ» همانطوری که فرمودند «وَ ارْحَمُوا صِغَارَکُم‏» نسبت به کوچکها باید با رحمت و لطف برخورد کرد نسبت به بزرگترها باید توقیر کرد تعظیم کرد بزرگ شمارد آنها را آیا امروز جامعه ما روزنامه ما مطبوعات ما رسانههای ما صحنههای اجتماعی ما شبکههای اجتماعی ما نسبت به بزرگان اعاظم مراجع آنهایی که مرجعیت اجتماعی را در ابعاد مختلف دارند ما اینها را رعایت کردیم یا با لقبهای آن چنانی یا حرفهای آن چنانی گاهی اوقات لحنهای سخیف و بسیار بیارزش معاذالله یاد کردیم و موقعیت اینها را در جامعه شکستیم خدا در قرآن دستور میدهد که یک عدهای از شما باید باشند که ﴿یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ﴾ باشند مردم را به خوبی و نیکی و دوستی و محبت و وحدت فرا بخوانند آیا الآن در جامعه هست کسی که سخن از وحدت بگوید و جامعه سخن او را بپذیرند و وارد میدان دوستی و محبت بشوند آیا ما کسی را در جامعه گذاشتیم آیا اگر سخن از آشتی و دوستی و رفاقت کسی بزند او را امروز مسخره نمیکنند چرا ما این کار را نمیکنیم آیا رفاقت و آشتی برای ملت و جامعه و امت ایجاد کردن حرف ناصوابی است آیا امروز جامعه ما گرفتار تفرّق و اختلاف نیست آیا این دستور صریح قرآنی که فرمود یک عدهای شما را به خیر دعوت کند و مبادا از جمله کسانی باشید که بذر تفرقه را اختلاف را تشتت را در جامعه میپراکنید به تعبیر قرآن ﴿وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقُوا﴾ مبادا مثل کسانی باشید که موجب افتراق، افتراق یعنی چه یعنی فرقه فرقه کردن شعبه شعبه کردن تکه تکه کردن جامعه یک عدهای را به آن سمت عدهای را به این سمت عدهای را به سمت سوم همینجور پراکنده کردن بدترین درد جامعه جامعهای است که به اختلاف گرفتار شده باشد اولین دستوری که رسول گرامی اسلام بعد از هجرت داد قبل از اینکه به مسجدسازی دستور بدهد فرمود «تاخوا فی اللَّه أخوین أخوین‏» بیایید در راه دین پیوند موأخات و برادری ببندید و سعی کنید که اختلافها را کنار بگذارید دوئیتها و تفرقهها را کنار بگذارید آیا این توصیه حکیمانه پیامبر مکرم اسلام در جامعه ما امروز در بین گروهها احزاب دسته‌جات آیا وجود پیدا کرده و ما توانستیم به رغم این اختلافها که چه بسا این اختلافها میتواند منشأ رحمت باشد که فرمود «اخْتِلَافُ أُمَّتِی رَحْمَة» ما دو جور اختلاف داریم یک اختلاف بعد العلم است یک اختلاف قبل العلم این اختلاف قبل العلم رحمت است ولی اختلاف بعد العلم است که متأسفانه منشأ فساد و منشأ انحراف و تفرّق میشود خدای عالم در قرآن کسانی که اختلاف بعد العلم را داشته باشند به شدت آنها را تهدید کرده است الآن ما برخی از اصول را برخی از امهات مسایل اجتماعیمان را میدانیم همهمان میدانیم که رعایت کردن اینها پیمانهای بینالمللی را مواثیق را و آنهایی که برای جامعه ما جایگاه ما در کلیت جهان بسیار مؤثر است میدانیم باور داریم اما یک عده اصرار دارند بر این اختلاف اصرار دارند بر این پیمانشکنیها و عهدشکنیها این چیست این همان سخنی است که فرمود ﴿وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ﴾ این دستور صریح قرآن نیست الآن هستند کسانی که مواثیق بینالمللی را میشناسند و نقش این معاهدات و مواثیق و عهدهای بینالمللی را در وحدت امت اسلامی و امت بشری و جامعه بشری میدانند ما دستوراتی داریم که در جهت وحدت جامعه بشری است از جایگاه دین و اتفاقاً مواثیق و عهود و عهدها که یکی از مهمترین چیزهایی است که حالا امروز یکی از آنها را باید بخوانیم و ببینیم که چقدر دین نسبت به این مواثیق و این پیمانهایی که در جوامع بشری وجود دارد و نقش وحدت را و اتحاد را در جامعه انسانی تقویت میکند چقدر ما باید آنها را گرامی بداریم بنابراین یکی از مسایلی که هم به لحاظ مسایل فردی و هم به لحاظ مسایل اجتماعی خصوصاً مسایل سیاسی باید همگان رعایت بکنیم این است که آن وحدت را آن محبت و دوستی را در فضای اختلاف اشکال ندارد اختلاف داشتن یک پدر و یک پسر با هم ممکن است اختلاف داشته باشند یک مادر و یک دختر ممکن است با هم اختلاف داشته باشند این اختلاف که بد نیست ذاتاً مذموم نیست یکی در سنّی یکی دیگر در سنّ دیگر یکی در شرایطی و دیگری در شرایطی دیگر همه انسانها که بنا نیست در یک زمینه یک جور بیندیشند یک جور تصمیم بگیرند ولی اگر مصالح روشن شد و آن منفعت عام و آن منفعت ملی که وای کسانی که نسبت به منافع ملی بیتوجهی میکنند با منافع ملی در تضادّند آنهایی که با منافع ملی در تضادّند فکر نکنند که یک خطا میکنند هشتاد میلیون نفر از این منافع ملی متضرر میشوند و این شخص باید در روز قیامت در مقابل این هشتاد میلیون نفر که منافعشان را عالمانه و عامدانه زیر پا برده است پاسخگو باشد مگر منفعت ملی کار کمی است مسئله منافع یک جمع و یک نظام و یک امت مگر کار آسانی است به همین راحتی ما بیاییم امضا نکنیم یا امضا بکنیم در آنجا این حرف را بزنیم در آنجا آن حرف را نزنیم اگر کسی برای او منافع ملی روشن شد و عالمانه و عامدانه بیاید براساس اندیشه و انگیزه که هم میداند و هم قدرت بر این دارد خلاف منفعت ملی تصمیم بگیرد او باید در مقابل همه ملت و برای همیشه باید پاسخگو باشد و الا بایستی مورد عذاب الهی باشد برای اینکه نتوانسته است در جایگاهی که باید دفاع بکند دفاع نکرد ﴿وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ﴾ ملاحظه بفرمایید خدای عالم این انسانها را به عذاب عظیم تهدید کرده است آنهایی که تفرّق و اختلاف را بعد العلم و بعد از آگاهی به جامعه منتشر کردهاند بسیار کار خطرناکی است تفرقه انداختن اختلاف انداختن منشأ همه خباثتهای اجتماعی و آلودگیهایی که برای جامعه میآید بسیاری از مواردی که خانمها خانوادهها فرزندها از زندگی ساقط میشوند از شرایط خانوادگی و تربیتی خودشان منحط میشود منشأش همین تصمیمگیریها و همین سخنهاست یکی از مسایلی که باید بیشتر بر آن تأکید بکنیم و در زندگیمان و در چگونه زیستنمان به لحاظ فردی به لحاظ اجتماعی به لحاظ سیاسی آن را مراعات بکنیم همین مسئله است بنابراین این ﴿وَ لا تَکُونُوا﴾ یک نهی ساده نیست یک نهی موردی نیست بلکه یک زمینهای برای زیست است ما این زمینه را که زمینه آلودگی اختلاف و تفرّق و پراکندگی و تشتت جامعه است باید برداریم بلکه گام در جهت وحدت و وحدت امت و محبت در امت باید قرار بگیریم ﴿وَ لْتَکُنْ﴾ این دو تا آیه کنار هم ﴿وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ﴾ شما باید عدهای را که بزرگانتان هستند کبرای جامعه هستند متولیان جامعه هستند مراجع و اعاظم جامعهتان هستند آنها را باید بزرگ بشمارید آنها را در جایگاهی بنشانید که سخن آنها باعث وحدت جامعه بشود حفظ کند کیان جامعه را تا شیرازه جامعه از هم نپاشد و جامعه محفوظ باشد اینها توصیههای الهی برای کیفیت و چگونگی زیست است در همین رابطه در سوره مبارکه نحل یک دستور دیگری آمده است در باب مسئله توجه به عهدها و عهود میفرماید که این آیهای که الآن داریم تلاوت میکنیم از جهت جایگاهش بسیار مهم است از جایگاهی که مورد استناد بزرگان ما هم قرار گرفته است این آیه آیه 92 سوره مبارکه نحل است ﴿وَ لا تَکُونُوا کَالَّتی‏ نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ أَنْ تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبی‏ مِنْ أُمَّةٍ إِنَّما یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ ما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ﴾ اجازه بدهید یک تفسیر بسیار کوتاهی تبیین بسیار مختصری را از این ارائه بکنیم بعد شواهدی را هم از حضرت زهرای مرضیه(سلام الله علیها) و هم از حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) نقل بکنیم که هر دو بزرگوار به این آیه استناد کردند آیه چیست در چه بابی هست آیه در این است که اگر شما عهدی را بستید پیمانی بستید میثاقی را امضا کردید حالا اگر این عهد عهد با خدا بود یا عهد با جامعه بود فرقی نمیکند عهدها و مواثیق و پیمانها را مورد احترام قرار بدهید به هیچ وجهی پیمانشکنی نکنید نقض عهد نکنید اگر عهد امامت بود که شما بایستی که پیرو امام باشید با امامتان عهد بستید بیعت کردید باید تبعیت بکنید اگر نه با جامعه با افراد با دستهجات یا با کشورهای دیگر پیمانی را و میثاقی را امضا کردید این مواثیقتان را بایستی که عمل کنید حالا ملاحظه بفرمایید خدای عالم میفرماید که مبادا مثل کسانی باشید ببینید این همانطور که عرض کردم ﴿وَ لا تَکُونُوا﴾ یعنی شیوه زیستتان و چگونه زیستنتان اینگونه نباشد که عهدشکنی کنید و میثاقی که در گذشته بستید آن را بیایید دوباره از بین ببرید و به تعبیر قرآن ﴿أَنْکاثاً﴾ پراکنده و متشتتش کنید ﴿وَ لا تَکُونُوا کَالَّتی‏ نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً﴾ حالا این مَثل است البته یک مثلاً کسی بوده مردی بوده زنی بوده یا خانمی براساس این ﴿کَالَّتی که مؤنث است یک خانمی بوده کارش این بوده که میآمده در حقیقت این پنبهها را به نخ تبدیل میکرد از صبح تا غروب به نخ تبدیل میکرد از غروب هم باز تا شب دوباره این پنبهها را میریسید و با به اصطلاح باز میکرد و تبدیلش میکرد به پنبه این کار کار ناصوابی است کار احمقانهای است کار نادرستی است خدای عالم میفرماید که این کار را نکنید که اگر آمدید براساس مواثیق اجتماعی این متفرقات را جمع کردید و مستحکم کردید و یک میثاقی را و یک عهدی را بین خودتان بستید عهد مثل غزل است یعنی یک استوانه محکمی است که باعث حفظ و نگاهداشت یک جامعه است شما مثل کسی نباشید که پنبهها را تبدیل میکند به نخ دوباره نخ را تبدیل میکند به پنبه اگر آمدید و این پراکندگیها را جمع کردید به یک میثاقی به یک عهدی به یک معاهدهای تبدیل کردید این معاهده خودتان را نشکنید و بگذارید دین معاهدهتان عامل وحدتان باشد عامل استقامتتان باشد و مقاومتتان را زیاد بکند حالا این صدر آیه است در باب خلافت علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) در صحنه غدیر آمدند و یک پیمان محکم و استواری را برقرار کردند رسول گرامی اسلام آمد و صحنه غدیر را که یک نمایش عظیم از قدرت الهی و نبوی و علوی بود برای همه افراد مشخص کرد آمد همه را متعهد کرد عهد امامت علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) را بازگو کرد موقعیت و جایگاه علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) را تشریح کرد فرمود «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاه‏» «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه»‏ دعا کرد نسبت به کسانی که بر ولایت علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) استوارند و کسانی که عهد ولایت علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) را شکستند و نقض کردند آنها را پیامبر گرامی اسلام نفرین کرد «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه»‏ خدایا با آنهایی که با علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) دشمنی کردهاند تو دشمن باش این بیان صریح رسول گرامی اسلام در صحنه غدیر بوده است در جریان سقیفه چه اتفاقی افتاد همه آمدند در غدیر با «بخ بخ» گفتنها و بیعتها علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) را به عنوان «امرة المؤمنین» امیر المؤمنین پذیرفتند این چه شد یعنی این پراکندگیها این تشتتها این تفرقها تبدیل شد به یک غزل به یک استوانه به یک ستونی که امت را میتواند این ستون نگاه بدارد در مقابل حوادث توفنده دشمنان یهودیها و نصارا و مشرکین و امثال ذلک این پیمان میتواند امت را حفظ بکند و نگاه بدارد چکار کردند در جریان سقیفه آمدند این پنبه غزل شده و تبدیل به نخ شده را دوباره باز کردند و دوباره تبدیل کردند به آن پنبه دوباره تفرّق شده است اینجا حضرت زهرا(سلام الله علیها) در مسجد مدینه همین آیه را تلاوت کرد فرمود مگر خدا نفرمود ﴿وَ لا تَکُونُوا کَالَّتی‏ نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ﴾ شما فریب دادید خودتان را شما نیرنگ بازی کردید با مکر به خودتان و جامعهتان برخورد کردید مگر عهد ولایت علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) را با آن مواثیق تند و سفت امضا نکردید پس چرا دوباره این را باز کردید همین آیه را زهرای مرضیه(سلام الله علیها) در مسجد مدینه نسبت به آن دسته از افرادی که آمدند در کنار سقیفه قرار گرفتند و ولایت علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) را کنار زدند و دیگری را آوردند و آمدند با این دارند بیعت میکنند علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) از جایگاه پروردگار عالم به عنوان عمود خیمه دین معرفی شده است و این ستون میتواند دین را استوار نگه بدارد شما این ستون را گذاشتید کنار دیگری را بیاید دیگری کیست چیست از کجا آمده چه سابقهای دارد مگر میشود یک عدهای بیایند و چند نفر بنشیند و یک نفر را بیاورند این دین را این جامعه را این امت را بخواهد به یک جای سامانی برساند یک وقتی مثلاً یک قبیلهای باشد یک هیئتی باشد بله ممکن است بگویند که اما بناست این دین را این قرآن را این وحی را این امت اسلامی را بخواهند به سرمنزل مقصود برسانند چه کسانی میتوانند این کار را بکنند و لذا حضرت زهرا(سلام الله علیها) در مسجد مدینه همین آیه را تلاوت کرد که جامعهای که عهدشکن باشد پیمانشکن باشد و این أیمان و سوگندها و پیمانها را تبدیل بکند به یک امر خدعه و نیرنگ و فریب و آن چیزی را که پذیرفته زیر پا بگذارد همان کار احمقانهای را که آن شخص انجام میداد و پنبهها را تبدیل به نخ میکرد و نخ را تبدیل به پنبه میکرد که هیچ اثری نخواهد گذاشت این یک داستان و یک شاهد عین همین مسئله را در باب سالار شهیدان حسین بن علی(سلام الله علیه) حضرت زینب(سلام الله علیها) در روز یازدهم محرم در کوفه بیان فرمود وقتی این جمعیت را از کربلا به کوفه بردند مردم کوفه که وقتی این جمعیت این سرهای مطهر شهدا را بر نی دیدند و وضعیت اهل بیت را دیدند شروع کردند به گریه کردن و زینب(سلام الله علیها) سر از کجاوه درآورد و گفت چرا گریه میکنید ای گریهتان خشک نشود ای اهل خطر ای اهل مکر و فریب و نیرنگ شما «مثلکم» مثل شما همان مثل همان کسی است که ﴿کَالَّتی‏ نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً﴾ شما ناجوانمردها پیمان بستید عهد بستید نامه نوشتید حسین بن علی را دعوت کردید براساس این پیمان ابی عبدالله آمد و شما وقتی دیدید که نانجیب عبیدالله آمده ﴿أَنْ تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبی‏ مِنْ أُمَّةٍ﴾ دیدید که حسین بن علی یار و یاوری ندارد امکاناتی ندارد قدرت یزید است و توان یزید است و توان عبیدالله رفتید از حضرت دست کشیدید و رفتید این خدعه است این نیرنگ است نیرنگبازید شما و بدانید که خدای عالم با عذاب عظیم با شما برخورد میکند اینها کسانیاند که خدای عالم بله با خدعه و نیرنگ اگر سؤال بفرمایید آقا چگونه باید زیست میگوییم در زیستنمان اهل خدعه نباشیم اهل نیرنگ نباشیم اهل مکر و فریب نباشیم الآن مثلاً در یک جامعه هستیم که یک امکاناتی داریم بعد ببینیم که یک دسته دیگری آمدند یک امت دیگری آمدند یک جمع دیگری آمدند وضعشان خوب است وضعشان بهتر است اینها رأی میآورند اینها پسفردا قدرت با اینها هست این را رها کنیم برویم دنبال آنها وای که امروز چه اتفاقی دارد در کشور میافتد از این قوم به آن قوم که ﴿أَنْ تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبی‏ مِنْ أُمَّةٍ﴾ عین همینها را ما داریم میبینیم یک دسته کسانیاند که اینجا الآن حالا با یک عنوانی بعد میبینند که آنها پسفردا آنها قدرت را میگیرند آنها تمکن میگیرند آنها آینده با آنهاست اینها را رها میکنند میروند با آنها اینجوری میخواهید زندگی کنید ﴿تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ﴾ یعنی میآیید أیمانتان را پیمان بستید عهد کردید ولی الآن میبینید که نه آنها بزرگترند أربی هستند یعنی برجستهترند قدرت با آنها هست پسفردا قدرت به اینها میل میکند یک دفعه صندوق رأی را میبرید آن طرف و میگویید ما به اینها رأی میدهیم تا اینجا الآن این بود با اینها عهد بسته بودید الآن دیدی که آنجوری است این مکر است این فریب است این حیله و نیرنگ است این چه زندگی است که در حقیقت برای خودتان درست کردید ﴿وَ لا تَکُونُوا کَالَّتی‏ نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ أَنْ تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبی‏ مِنْ أُمَّةٍ﴾ خداوند به این دسته از افرادی که با نیرنگ و فریب و مکر دارند زندگی میکنند و چگونه زیستن را بر مبنای مکر و فریب قرار دادند و گفتند آنها وضعشان بهتر است پسفردا آنها قدرت را به دست میگیرند تمکن سیاسی با آنهاست اموال در آنجا میرود ما هم برویم آنجا این نحوه از زیست میشود زیست خائنانه و زیست به تعبیر قرآن ﴿دَخَلاً بَیْنَکُمْ﴾ خدیعه خدعه نیرنگ و فریب این دسته از افراد را خدای عالم به عذاب عظیم تهدید فرموده است به هر حال این شیوههایی است که باید ما بدانیم و اهل اینگونه از شیوهها نباشیم اینها آن اوصاف سلبی است که عرض کردیم همانطور که در جنبههای اثباتی فرمودند ﴿کُونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ﴾ در این بخش هم بالصراحة تمام ﴿وَ لا تَکُونُوا﴾ اینجوری نباشید که احیاناً در ابتدا عهد و پیمان داشته باشید این پیمان چه با خدا باشد چه با اهل ایمان باشد چه با بشر باشد چقدر مسئله أیمان و مواثیق در قرآن مورد تأکید است ﴿یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ﴾ ای انسانهایی که ایمان آوردید به عقودتان به عهدهایتان به پیمانهایتان وفادار باشید حتی در باب مقابله و پیکار با کفار خدای عالم میفرماید که ﴿فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ نه «لا إیمان لهم» ممکن است یک انسانی کافر باشد با کافر میشود زیست کرد اما با انسانی که اهل خدعه است اهل فریب است اهل نیرنگ است که نمیشود زندگی کرد ﴿فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ چرا چون ﴿إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ با انسانهایی که اهل عهد و پیمان نیستند با اینها نمیشود زندگی کرد ﴿فَمَا اسْتَقَامُوا لَکُمْ فَاسْتَقِیمُوا لَهُمْ تا زمانی که آنها با شما هستند شما باشید عهدشکنی کردن نقض عهد کردن نکث عهد کردن از بدترین و زشتترین ویژگیهایی است که از انسانهای شایسته و مؤمن باید دور باشد ﴿وَ لا تَکُونُوا﴾ ﴿وَ لا تَکُونُوا﴾ این تأکید قرآن است که اینگونه زیست خودمان را اصلاح بکنیم بنابراین جامعهای که مردمی که آن احزاب سیاسی و اجتماعی که بر مبنای خدعه و نیرنگ و فریب و امثال ذلک مسیر سیاسی و اجتماعی خودشان را در حقیقت بر آن بنا کردهاند آنها بدانند که مهدّد و تهدید شده به عذاب الهی هستند و ما در جامعهمان به شدت با اینگونه جریانها روبه‌رو هستیم و تا اینها هستند تا خدعه هست تا نیرنگ هست تا فریب هست جامعه ما رنگ وحدت و دوستی و اعتلا را نخواهد دید گاهی وقتها میبینید آمار که این کشور عزیز و عظیم ما در رتبههای بالای از قدرت اجتماعی و امثال ذلک بود الآن ما به حضیض رسیدیم همینها انسانها را و جوامع را به خسّت و ذلت میبرد و ما الآن به لحاظ فرهنگی به شدت آسیب دیدیم چون اینگونه از مسایل الآن حاکم است همه نگاهشان این است که چه کسی قدرت سیاسی را فردا میبرد با چه قدرتی باشیم و با چه نباشیم و امثال ذلک ﴿أَنْ تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبی‏ مِنْ أُمَّةٍ﴾ این با کیست آن با کیست این با چه جریانی آن با چه جریانی عهدها پیمانها پیمانهای الهی پیمانهای انسانی که میتواند جامعه را یک جامعه یکدست بکند و از تفرّق و اختلاف درآورد متأسفانه کمتر مورد توجه است به هر حال اینها هم دستوراتی است اوامری است که خدای عالم در باب چگونه زیستن برای ما مشخص میکند که باید إنشاءالله مدّ نظر داشته باشیم «أَعُوذُ بِجَلَالِ‏ وَجْهِکَ‏ الْکَرِیمِ‏ أَنْ یَنْقَضِیَ عَنِّی شَهْرُ رَمَضَانَ أَوْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتِی هَذِهِ وَ لَکَ قِبَلِی ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِی عَلَیْه‏» خدایا در روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان هستیم عاجزانه خاضعانه ما دستمان خالی است ما که نتوانستیم در این ماه عزیز ذخیرهای داشته باشیم پناه میبریم به تو که در پایان این ماه امر را بر ما آسان بگیری کار را دشوار نداشته باشیم تو که کریمی تو که رحمت داری ما قابلیت این را نداشتیم که بتوانیم امت خوبی باشیم امت متحد و بر محور دوستی و محبت باشیم خدایا کشور ما را مردم ما را جامعه ما را از این وضعیتی که خدعه و نیرنگ فریب و قدرتبازی ثروتبازی و نظایر آن احاطه کرده است نجات عنایت کنید و جامعه عزیز و والای شایسته این امت عزیز را إنشاءالله به همه ما در سایه لطفت کرامتت و محبتت مرحمت بفرمایید و غفران و رضوانت را شامل حال ما بگردانی

«و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات