02 01 2018 270117 شناسه:
image
آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس فقه:

تأكيد بر ضرورت حفظ نظام و دستاورد امام و شهدا/ستون نظام اسلامی، مردم هستند

پايگاه اطلاع‌رساني اسراء؛ حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي در پايان جلسه درس فقه خود با اشاره به حوادث اخير و دخالت بيگانه در امور داخلي ايران بيان داشتند: این ایام یک حوادثی را بیگانه به راه انداخت؛ مستحضرید که این انقلاب و این نظام به آسانی به دست نیامده و بیگانه هر روز یک وسیله‌ای برای ایجاد...

به گزارش خبرنگار پايگاه اطلاع‌رساني اسراء؛ حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي در پايان جلسه درس فقه خود با اشاره به حوادث اخير و دخالت بيگانه در امور داخلي ايران بيان داشتند: این ایام یک حوادثی را بیگانه به راه انداخت؛ مستحضرید که این انقلاب و این نظام به آسانی به دست نیامده و بیگانه هر روز یک وسیله‌ای برای ایجاد اختلاف دارد. یک بیان نورانی از حضرت امیر(سلام الله علیه) در خطبه قاصعه نهج البلاغه است، که خطاب به فرد فرد جامعه هست، و یک بیانی هم در آن عهدنامه‌ای که به عنوان بخش‌نامه برای مالک مرقوم فرمودند؛ که خطاب به مسئولین هست، که حضرت در آن نامه به مالك فرمود داشتنِ رهبر ولو معصوم هم باشد، جامعه را به تنهایی اداره نمی‌کند.

ايشان ادامه دادند: حضرت در آن نامه رسمی به مالک فرمود مالک! «إِنَّمَا [عَمُودُ] عِمَادُ الدِّينِ‏ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّة»؛ ستون دینِ مردمی و نظام اسلامی، مردم هستند. حواست جمع باشد نگو من یک استاندار خوبی‌ام، رهبر ما علی بن ابیطالب است، ما با دست خالی نمی‌توانیم کشور را اداره کنیم، ستون مملکت مردم هستند، اینها را باید راضی نگه داشت. گرانی را بر اینها تحمیل نکنید، تبعیض را تحمیل نکنید، بی‌عدالتی را تحمیل نکنید، بی‌انضباطی را تحمیل نکنید، اختلاس و نجومی را تحمیل نکنید، بی‌عرضگی را تحمیل نکنید، بی‌اشتغالی را تحمیل نکنید، بیکاری را تحمیل نکنید، مردم در صحنه باشند. نگو من استاندار لایقی هستم، نگو رهبر علی بن ابیطالب است، ما شکست می‌خوریم چه اینکه شکست هم خوردند. حضرت را شهید کردند و اموی و بعد مروانی بعد کربلا و بعد عباسی‌ها! پانصد یعنی پانصد سال اینها حکومت کردند. بعد دیگران از دست اینها گرفتند، نه اینکه از اینها گرفتند و به اهل بیت دادند! سلسله اموی و مروانی که طلیعه عباسی‌ها بودند، پانصد سال با دین بازی کردند. بعد دیگران آمدند گفتند دین جدای از سیاست است و از راه دیگر با دین بازی کردند. ما باید بدانیم که با خدایمان با ابدیتمان راه داریم، آنجا که قدرت دست ماست بیراهه نرویم و اگر خدای ناکرده کسی بیراهه رفت ما تبعیت نکنیم.

معظم‌له با تأكيد بر ضرورت حفظ نظام و دستاورد امام و شهدا اظهار داشتند: اگر مردم از ما عدل و عقل ببینند شیفته‌اند و هرگز رها نمی‌کنند. چه اینکه از امام(رضوان الله عليه) در طلیعه انقلاب و مسئولین این را دیدند و این جنگ ده ساله را به خوبی اداره کردند این جنگ ده سال بود نه هشت سال؛ دو سال جنگ داخلی بود. چگونه این مردم، همین جوان‌ها تمام آروزهایشان این بود که شهید بشوند؟ به همان علاقه دینی بود؛ هیچ عاملی نبود کشور را حفظ بکند مگر دین. اگر همین باشد این مردم همان مردم‌اند.

ايشان تصريح كردند: مرحوم علامه در تذکره نقل می‌کند یک افسری در یکی از جبهه‌های جنگ شربت شهادت نوشید، آمدند به پیامبر عرض کردند که ما تسلیت بگوییم یا تبریک، تبریک بگوییم که چنین جوانی را تربیت کردی، تسلیت بگوییم که یک افسری را از دست دادی؟ فرمود به من تسلیت بگویید، تبریک نگویید! گفتند چرا؟ فرمود آن طوری که من خواستم تربیت نشد، شما الآن از قبر او خبر ندارید. این در جنگ خیبر یک پارچه‌ای بدون اجازه ما گرفته، الآن آن پارچه در کنار قبرش شعله‌ور است. الآن من دارم آن آتش را می‌بینم. این پیغمبر است! اگر کسی دستش به بیت‌المال رسید خدای ناکرده این کارها را انجام داد، همان آثار را به همراه دارد.

آیت الله العظمی جوادی آملی اظهار داشتند: همان طوری که نماز ستون دین است، حضور مردم ستون دین است. چون مردم با حضرت امیر، با امام حسن(سلام الله علیهما) نبودند، حکومتشان نماند. باید این ستون را حفظ کرد. الآن این ستون نباشد که این سقف می‌ریزد. مردم را راضی نگه ندارید، این می‌ریزد. از این خاندان راستگوتر کیست؟ این یک عرضی است که وظیفه همه ما، وظیفه مسئولین، وظیفه کسانی که قدرت دستشان است نسبت به مردمِ بزرگ و بزرگوار ایران اسلامی و سایر اینها این وظیفه را داریم.

معظم له در ادامه به بیان امیرالمومنین خطاب به فرد فرد جامعه اشاره کرده و بیان داشتند: این دستوری که در نامه آمد، خطاب به مسئولین است که مردم را در صحنه نگه دارید «بالحق و العدل». اما آن دستور و هدایت و راهنمایی که دارد به فرد فرد مردم این جامعه است؛ اعم از مسئولین، حوزوی و دانشگاهی و مردم، و آن در خطبه قاصعه است. فرمود به اینکه من اوضاع خاورمیانه را برای شما شرح کنم که ما با کدام دشمن بیرونی روبرو هستیم!؟ فرمود مرا تنها نگذارید. ما که چیزی از شما نخواستیم. این دین را تنها نگذارید، نگویید به من چه! هرگز خلاف یک کسی باعث نشود که ما از نظاممان از جامعه‌مان از انقلابمان فاصله بگیریم. اولین مسئولیت ما برای خون‌های پاک این شهداست، خدای ناکرده اگر رفت، رفت. حالا شاید هزار سال یا بعد از هزار سال یک امامی پیدا بشود مثلاً این تاریخ از یاد مردم برود. فرمود دشمن در کمین است، چه در شرق چه در غرب، فرمود این دشمن‌های شرق و غرب هستند. نه با هم اختلاف داشته باشید، نه به جان هم بیافتید.


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات