به گزارش خبرنگار پايگاه اطلاعرساني اسراء؛ حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي در مراسم افتتاح حوزه علميه دماوند، در توصيهاي به طلاب و حوزويان، به ضرورت فراگيري علم و جلوگيري از اتلاف عمر اشاره كرده و اظهار داشتند:
شما عزيزان كه عمرتان را در راه دين داريد صرف ميكنيد بهترين فرصت و شيرينترين دوران زندگي هر انساني است. ديگران ممكن است عمري بدهند و چيزي بگيرند و بگذارند و با دست خالي بروند اما شما به لطف الهي عمري را صرف ميكنيد، چيزي فراهم ميكنيد كه شما را رها نميكند هم در دنيا حافظ شماست، هم در آخرت حافظ شماست. در سوره مباركه «احزاب» ذات اقدس الهي به ما فرمود شما به پيامبرتان تأسّي كنيد. يك وقت است كه وجود مبارك حضرت به عنوان معلم، به عنوان مبلّغ، پيامي را به ما ميرساند اين يك مرحله است، يك مرحله دقيقتر آن است كه به ما دستور دادند كه در تمام حالاتتان به آن حضرت اقتدا كنيد او اُسوه شما باشد، يعني تأسّي كنيد، ائتسا همان باب افتعال است به معني اقتدا، ما مأمور به تأسّي به وجود مبارك حضرتيم. ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾.
ايشان در ادامه به راه تأسّي به وجود مبارك پيامبر(ص) و اينكه انسان تا نفس ميكشد بايد در فراگيري علم بكوشد اشاره كردند و اظهار داشتند: اصل دوم آن است كه ذات اقدس الهي يك كلّي را به ما نگفته كه شما به پيامبر تأسّي كنيد تا ما فحص كنيم ببينيم درباره آن حضرت چه گفتند، بلکه آن عناصر اصلي اقتدا را بيان كرد كه چيست بعد به ما فرمود به وجود مبارك حضرت تأسّي كنيد. به وجود مبارك حضرت فرمود: ﴿رَبِّ زِدْنِي عِلْماً﴾ يعني تا زندهاي در راه علم باش! هيچ كس حق ندارد بگويد من فارغالتحصيل شدم، همين كه گفت من فارغالتحصيل شدم يعني دوران خسارت من است، دارم عمري ميدهم و چيزي نميگيرم. اين از خسارت ماست كه بگوييم من ديگر فارغالتحصيل شدم، يعني چه؟ يعني از امروز به بعد دوران خسارت من است و عمر را ميدهم و چيزي نميگيرم.
معظمله در ادامه بر ضرورت استغفار و طلب مغفرت از خداوند اشاره كرده و در تبيين معناي استغفار بيان داشتند:
در كنار اين فرمود: ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ﴾ در روايات ائمه(ع) فرمودند بهترين كار، استغفار است اين را ائمه(ع) از كجا استفاده كردند؟ در آن آيه فقط خدا به پيامبر فرمود: ﴿رَبِّ زِدْنِي عِلْماً﴾ اما چه علمي؟ در روايات آمده «خير العلم التوحيد و خير العمل الاستغفار» اين از كدام آيه استفاده شده؟ چون خود ائمه(ع) فرمودند مطلبي كه ما ميگوييم از ما سؤال كنيد از كجاي قرآن گرفتيد. در قرآن كريم ذات اقدس الهي به رسولش فرمود: ﴿فَاعْلَمْ أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلاّ اللَّهُ﴾ به پيامبري كه اصلاً او پيام توحيد آورده فرمود هيچ علمي بالاتر از علم توحيد نيست و اگر خود وجود مبارك حضرت آنطوري كه مرحوم صدوق نقل كرد فرمود نه من، نه هيچ پيامبري قبل از من كلمهاي به عظمت «لا إله الاّ الله» نياورده، اين ميشود توحيد. مستحضريد كه استغفار معصوم، دفع است و استغفار ما رفع است; آنها استغفار ميكنند كه آلوده نشوند ما استغفار ميكنيم كه آلودگيهايمان بخشوده شود يك وقت است كسي بهداشت را رعايت ميكند مريض نميشود، يك وقت است مريض شد و درمان دارد، فرق بهداشت و درمان همان فرق دفع و رفع است اينها بهداشت ديني را رعايت ميكنند خودشان طبيباند ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ﴾ وقتي به اين دستور عمل شود انسان ديگر مريض نميشود.
حضرت آيت الله جوادي آملي در خصوص احترام به فقرا و محرومين و ممانعت از احترام بيجا به اغنيا و ثروتمندان به خاطر مال و ثروت دنيا اذعان داشتند: چطور با جامعه و دنيا زندگي كنيم؟ اينها هم جزء دستورات تأسّي ماست، اينكه فرمود: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾ تأسّي بكنيم در چه چيزي تأسّي كنيم؟ چون مسائل علم مشخص شد اما ما با دنيا و مردم هم رابطه داريم در اين بخشها چطور به حضرت تأسّي كنيم؟ چند آيه قرآن چه در سوره «طه» و چه در سوره «حجر» و مانند آن فرمود محرومين را از جامعه طرد نكنيد، هيچ كسي را در اثر نداشتن مال و ابتلاي به فقر او را تحقير نكنيد ،هيچ كسي را بياحترامي نكنيد و اي پيامبر! بدان که دنيا براي هيچ كس ميوه نميدهد خود را معطّل نكن فرمود: ﴿وَلاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَي مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا﴾ چشم ندوز و خيره خيره نگاه نكن اين دنيا شكوفه است و ميوه نميدهد. هيچ كس از دنيا ميوه نچيد كه راضي برگردد آنكه راضي برميگردد اهل آخرت است، زندگي دنيا يك مقداري است كه انسان بتواند آبرويش را حفظ كند و يك مسكني ميخواهد و يك غذايي و يك لباسي ميخواهد.
ايشان در پايان سخنانشان به جمعبندي بحث پرداختند و اظهار دادشتند: بنابراين ما وسيله را هدف ندانيم، نگوييم درس بخوانيم كه چه بشويم، چه چيزي بگيريم، درس ميخوانيم كه چه چيزي به مردم بدهيم؛ درس ميخوانيم كه مردم در علم و عمل به ما اقتدا كنند. پس يك بخش از تأسّي اين است كه تا نفس ميكشيم علم ﴿قُل رَبِّ زِدْنِي عِلْماً﴾ اصل دوم آن است كه يك بخش تأسّي آن است كه چه چيزي بخوانيم «خير العلم التوحيد» چون خدا فرمود: ﴿فَاعْلَمْ أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلاّ اللَّهُ﴾ اصل سوم آن است كه رابطه ما با خدا چگونه باشد «و استغفر لذنبك» اصل چهارم اين است كه رابطه ما با دنيا چگونه باشد؟ ﴿وَلاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَي مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا﴾ اصل پنجم اينكه رابطه ما با مردم چگونه باشد؟ مردم را با احترام نگاه كنيم و هيچ كس را در اثر نداشتن، تكريم نميكنيم و هيچ كس را در اثر داشتن احترام نميكنيم. اين از بيان نوراني حضرت امير است كه اگر كسي يك سرمايهداري را براي مالش احترام كند اين دو سوم دينش رفته، چرا؟ براي اينكه دين يك مقدار به آن اوصاف نفساني وابسته است، يك مقدار به فعل وابسته است، يك مقدار هم به قول، اگر كسي خم بشود براي يك غني به خاطر ثروتش، يعني براي او داشتن، ارزش است و دارا محترم است اين پس گرايش قلبياش را باخته، از نظر عمل هم كه براي او تواضع كرده و باخته، منتها زبانش مانده كه «لا اله الاّ الله» ميگويد. ما به همه احترام ميكنيم براي اينكه مسلماناند، مؤمناند و قابل احتراماند. اصل بعدي آن است كه اين حرف را ذات اقدس الهي به همه انبيا فرمود، فرمود مبادا فقرا را طرد كنيد آنكه دين را ياري ميكند همين است. با اين گروه به سر ببريد يك عده به نوح(ع) گفتند اينها كه وضع ماليشان خوب نيست اينها را طرد بكن ما بياييم، ذات اقدس الهي فرمود: ﴿وَلاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَي مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا﴾ مبادا از فقرا و محرومين فاصله بگيري! در روز خطر همينها دين را ياري ميكنند.