پایگاه اطلاع رسانی اسراء: صبح امروز جلسه درس اخلاق هفتگی آیت الله العظمی جوادی آملی به صورت مجازی برگزار گردید. در این جلسه آیت الله العظمی جوادی آملی به ادامه مبحث شرح نهج البلاغه ـ حکمت 109 ـ پرداختند.
ایشان بیان داشتند: در حکمت 109 نهج البلاغه به نقل از امیرالمومنین علی علیه السلام آمده است که فرمود: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى، بِهَا يَلْحَقُ التَّالِي وَ إِلَيْهَا يَرْجِعُ الْغَالِي» ما اهلبیت، تکیه گاه معتدلی هستیم که نه تندیم و نه کند، که باید عقب افتادگان به ما ملحق شوند و تندروان نیز باید توبه کنند و به سوی ما برگردند.
معظم له بیان داشتند: مولا امیرالمومنین بیان می دارد که مردم هم سه قسم هستند یک قسم همراهان مایند که اوساط هستند،اینها منزه از تفریط و مبرای از افراط اند، گروهی دیگر اهل تفریط اند که به ما ملحق نشدند و کند و دیر پرواز هستند به این زودی ها به ما ملحق نمی شوند مگر جدیت کنند و راه ما را طی کنند، گروهی هم تیزپرواز و بیجا پرواز هستند، قبل از ما حرکت می کنند، قهرا بیراهه می روند، نه مبدا را می دانند و نه منتها را، همه اینها باید بدانند ما آن تکیه گاه معتدلی هستیم که نه کند است و نه تند، نه اهل تفریط است و نه افراط و مردم باید از ما پیروی کنند.
ایشان اظهار داشتند: قبل یا بعد از امام حرکت نکردن، فلسفه این جمله نورانی امیرالمومنین است و لذا همواره انسان باید در هسته مرکزی عقل و عدل حرکت کند.
آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به سالروز مباهله و نزول سوره انسان، با بیان اینکه باید جریان مباهله را گرامی بداریم، اظهار داشتند: آنچه از آیه مباهله بر می آید این است که وجود مبارک امیرالمومنین، به منزله جان پیغمبر است، یک حقیقت هستند که یکی وحی و نبوت را دریافت می کند و یکی ولایت و امامت را دریافت می کند و این جانشین اوست.
ایشان اظهار داشتند: در سوره آل عمران بیان نورانی خداوند که فرمود « فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ» اینها را طرزی معرفی کرد که اینها خلیفه تامه الهی هستند، و خداوند اولیای کامل الهی خود را در سه بخش تلقی علم، حفظ و نگهداری علم و ابلاغ و انشاء علم، معصوم نگه داشت هر چند اصل آن برای پیامبر گرامی اسلام و فرع آن برای اهلبیت عصمت و طهارت است.
ایشان بیان داشتند: عظمت مولا امیرالمومنین در این آیه از بیان بلند «انفسنا و انفسکم» مشخص است ولی علاوه بر آن در آیه آمده است «ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ» یعنی «ما» قرار می دهیم«فنجعل»، اینجا دو تا مطلب هست اینکه دعا یک برکت و وسیله خوبی است که عبد دعا میکند و خدا اجابت می کند و یک وقت مسئله قرب نوافل و قرب فرایض هست که عبد به جایی می رسد که خلیفه خدا می شود، «فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ» یعنی «ما» قرار می دهیم لعنت خدا و این کیفر را به اذن الهی برای دیگران! این نتیجه قرب فرایض است که اینها می شوند ید الله، عین الله و همه اینها در مقام فعل است ولی در مقام ذات، ممتنع است کسی به آن راه پیدا کند.
ایشان اظهار داشتند: ما باید جریان مباهله و نزول سوره هل اتی را گرامی بداریم، اینکه خداوند می فرماید «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً» این در حالی است که در مدینه، مسلمان اسیر نبود، بلکه اینها کفاری بودند که آمده بودند برای کشتن پیامبر و امیرالمومنین و در مدینه اسیر بودند، و مولا علی افطار خود و فرزندان خود را به این کافر که در خانه مولا آمده، می دهد، این علی می شود جان پیغمبر!