پایگاه اطلاع رسانی اسراء: 25 ماه رجب سالروز شهادت مظلومانه هفتمین پیشوای شیعیان جهان، امام موسی بن جعفر(علیه السلام) است. امامی که با شهادت خود برگ دیگری از جنایتها و خیانتهای دستگاه عباسی را آشکار ساخت و محبین ودوستداران را در غم و ماتم فقدان خود فرو برد. آن حضرت در ضمن مقابله با حاکمان جور زمان خود، حوزههای علمیه قوی و غنی تشکیل داد، طلاب مستعد را شناسایی کرد و شاگردان فراوانی تربیت کرد که عده زیادی از آنها جزء روات از احادیث و جزء علمای بزرگوار و جزء محدثین و مفسران شدند.
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در بخشی از سخنان خود با اشاره به سیره عملی امام کاظم (علیه السلام)، بیان داشتند: وجود مبارک امام هفتم، بخشی از عمر پربرکت را در زمان حیات پدر بزرگوارشان امام صادق(سلام الله علیه) با منصور دوانیقی گذراندند و بعد از شهادت امام صادق(سلام الله علیه) سالیان متمادی هم گرفتار سیاست مشئوم منصور دوانیقی بودند. بعد از درگذشت منصور دوانیقی نیز گرفتار سیاستهای مشئوم، مهدی عباسی بودند و بعد ازاو هم گرفتار سیاستهای تبهکارانه هارون الرشید عباسی شدند. آن حضرت توانست تمام این مقاطع را با آن هوشیاری ولایی خود حل کند؛ این بخشهای سیاسی مربوط به آن حضرت بود. حوزههای علمیه قوی و غنی تشکیل داد، طلاب مستعد را شناسایی و شاگردان فراوانی تربیت کردند که عده زیادی از آنها جزء روات از احادیث و جزء علمای بزرگوار شدند، جزء محدثین شدند جزء مفسران شدند و مانند آن که یکی از آن شاگردان بنام، هشامبنحکم است.
ایشان به جایگاه رفیع مؤمنان از منظر امام کاظم (علیه السلام) اشاره کردند و فرمودند: وجود مبارک امام هفتم(ع)، مقام مؤمن را خیلی بالا میداند. بالا بودن مقام مؤمن تنها به این نیست که در آخرت درجات او زیاد است بلکه بالا بودن مقام مؤمن این است که او نزدیک انبیا و ائمه(علیهم السلام) بسیاری از فضایل و معارف و علوم را میتواند یاد بگیرد و عمل بکند و منتشر بکند (این سرمایه در انسان هست). اگر کسی این سرمایه را شناخت، خود را ارزان نمیفروشد؛ هرگز نمیگوید من حالا که مدرس شدم یا درس سطح میگویم یا درس خارج میگویم همین مقدار بس است. در تعبیرات دینی ما آمده است: اولین روز جهلِ یک حوزوی یا دانشگاهی آن وقتی است که بگوید من فارغ التحصیل شدم؛ خب حیف نیست که آدم به دنبال نخود سیاه برود و خودش را ارزان بفروشد بگوید من حالا امام جمعه یا جماعت شدم ؟! اگر انسان میتواند به جایی برسد که نزدیک امام معصوم قرار بگیرد چرا خود را مفت بفروشد؟!
معظم له خاطرنشان کردند: امام کاظم علیه السلام به هشام میفرمایند: «یا هشام لا تَجتَمِعُ هذه الخصال الا لنبی أو وصی أو مؤمن امتحن الله قلبه للایمان»؛ وقتی معارف عقلی را مطرح میکند میفرماید این معارف بلند و این فضایل فراوان، از آنِ انبیا و ائمه است و ازآنِ مؤمنی است که در آزمون الهی قلبش پیروز شد (نه زبانش). بنابراین این مقام برای ما هست، اگر این راه باز است چرا خود را ارزان بفروشیم؟! خب خسارت که دیگر حقیقت شرعیه ندارد، همین است که آدم یک کالای گران داشته باشد و این کالا را به مرجعیت بفروشد یا به پیش نمازی بفروشد! فرمود: «الا لنبی أو وصی أو مؤمن امتحن الله قلبه للایمان و اما سائر ذلک من المومنین فانّ احدّهم لا یخلو مِن ان یکونَ فیه بعضُ هذه الجنود»؛ افراد عادی مقداری از این فضایل عقلی را فراهم میکنند ولی آن مؤمنان وارسته، در ردیف اولیای الهیاند (این اصل اول). بنابراین ما میتوانیم و این سرمایه را داریم که یک انسان ابدی باشیم.
آیت الله العظمی جوادی آملی در ادامه با اشاره به آیاتی از سوره مبارکۀ «زمر» به فرمایشاتی از امام کاظم (ع) اشاره کردند و بیان داشتند: وجود مبارک امام هفتم(سلام الله علیه) مطابق آیه سوره «زمر» فرمود خداوند هم مجاری ادراکی به ما داد که مطالعه کنیم و گوش بدهیم (یک) هم تصفیه خانه به ما داد به عنوان درون تا پژوهش و تحقیق کنیم تا این چیزی که شنیدیم و آنچه خواندیم کدامش حق است و کدامش حق نیست (دو) و هم قدرت انتخاب به ما داد که بعد از ارزیابی وقتی فهمیدیم چه چیز حق است آن را بپذیریم (سه)، بعد قدرت عمل به ما داد (چهار)، بعد قدرت نشر و تبلیغ به ما داد (پنج) که در همه این مقاطع پنج گانه ما پیروز میشویم. خداوند اهل عقل و فهم را در کتاب خودش بشارت داد و اینچنین فرمود: ﴿فَبَشِّرْ عِبادِ ٭ الَّذینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ﴾«قول» یعنی مکتب یعنی آراء یعنی مطالب علمی ـ مکاتب گوناگون آراء گوناگون را میشنود خوب گوش میدهد و میزان هم دارد تا ارزیابی کند چه صدق است چه کذب چه حق است چه باطل چه خیر است چه شر چه حسن است و چه قبیح، بعد انتخاب هم میکند.
معظم له در پایان به ذکر مصیبت امام هفتم پرداختند و اظهار داشتند: امروز چون روز مصیبت آن حضرت است ببینید که بر وجود مبارک امام هفتم چه گذشت! همین سندیبنشاهک ملعون در مسموم کردن وجود مبارک امام هفتم، بی باک بود، وقتی که مطمئن شد که حضرت مسموم شد و رحلت میکند و شهید میشود، برای عوام فریبی به حضرت گفت اجازه میدهید که من کفنی دارم با آن کفن شما را کفن کنم، خب حضرت این عوام فریبی او را فهمید فرمود نه: «إنّا اهلُ بیت مُهورُ نسائِنا و حج صرورتِنا و اکفان موتانا من طاهر اموالنا و عندی کفن»؛ فرمود ما از خاندانی هستیم وقتی مکه میرویم از پول حلال صد درصد خالص خود ماست، مهریهای برای همسرهای مان قرار میدهیم و کفنهای مردههای ما از مال حلال صد درصد خالص خود ماست و من کفن دارم یعنی فرزندم وجود مبارک امام هشتم میآید و مرا هم در آن کفن، کفن میکند.
«السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و یا معدن الرساله و یا مهبط الوحی و یا مختلف الملائکة»
--------------------------------------------------------------
منبع: جلسات درس اخلاق معظم له