به گزارش خبرنگار پايگاه اطلاعرساني اسراء: جمعي از اساتید برجسته حوزه علمیه قم در نشستی با موضوع مرجعيت قرآن و علم اصول در علوم اسلامي با حضور در بنياد بينالمللي علوم وحياني اسراء با حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي ديدار و گفتگو كردند.
در اين ديدار آيت الله العظمي جوادي آملي به تبيين وظيفه انسان در برابر قرآن پرداخته و اظهار داشتند:
يك بيان اين است كه قرآن در شرايط كنوني چيست و يك بيان اين است كه وظيفه ما چيست؟ ما از آن جهت كه مسلمانيم اوّلين فرمايش را از وجود مبارك رسول گرامي و اهل بيت(ع) داريم آنها به ما فرمودند كه «طلب العلم فريضةٌ» اين «تاء» تأنيث نيست «طلب العلم فريضةٌ» اين قدر واجب است كه با «تاء» مبالغه فرمود. آن ديني كه گفت «طلب العلم فريضة» گفته چه علمي بخوانيد . مرحوم كليني هم از وجود مبارك پيغمبر(ص) نقل كردند هم از وجود امام صادق(ع) فرمود اين علمي كه ما گفتيم «انما العلم ثلاثة آية محكمة فريضة عادلة سنّة قائمة» اما ما گفتيم آيه محكمه فقه و اصول, فريضه عادله فقه و اصول, سنت قائمه هم فقه و اصول, حوزهها به اين صورت در آمد.
معظمله بر لزوم فراگيري صحيح علوم قرآن تأكيد داشته و بيان كردند:
اين علم اصول يك فنّ شريفي است كه ما چگونه از قرآن و روايت بفهميم مثل كسي كه مرتب شمشير تيز ميكند اما هيچ وقت به ميدان نميرود. ما اصول را ميخوانيم كه چگونه از قرآن استفاده كنيم ولي استفاده نميكنيم، اين شمشير تيز كردن است و جهاد نرفتن است. اين كسي كه جانش قرآني است او ميتواند كشور را اداره كند.
حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي در ادامه سخنانشان به تبيين مفهوم «علم لدنّي» پرداخته و بيان داشتند: ما خيال ميكنيم قرآن مثل باران نازل شده و همينجاست «عربيّ مبين» اما فرمود من قرآن را نيانداختم، من آويختم؛ اينكه ميگويند علم لدنّي, علم لدنّي كه فقه و اصول نيست علمي كه از لَدُن استاد باشد ميشود علم لدنّي، همين فقه و اصول را, همين كلام و حكمت را, همين علوم را كه در بين بشر هست اگر از نزد الله كسي ياد بگيرد ميشود علم لدنّي، اگر از كتاب و كتيبه ياد بگيرد ميشود همين علوم حوزوي.
ایشان ادامه دادند: خداوند خطاب به وجود مبارك پيغمبر(ص) فرمود: ﴿إِنَّهُ في أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكيمٌ﴾ تو از اين بالا ياد گرفتي، لذا هم مرحوم كليني ياد كرد هم ديگران كه وجود مبارك پيغمبر(ص) در تمام مدّت عمر با هيچ كسي به اندازه كُنه عقل خودش حرف نزد، البته اهل بيت مستثنا هستند. ما ابزار فهممان ادبيات عرب است ما كه از «عليّ حكيم» خبر نداريم. كسي اگر حبل را بگيرد نميافتد، ما خيال ميكنيم اينكه گفتند قرآن حبل متين است مثل يك طناب افتاده است، طناب افتاده که مشكل خودش را هم نمی تواند حل کند!
ايشان در فراز ديگري از سخنان خود ابراز داشتند:
علوم حوزوی اگر به قرآن مرتبط نباشد، مشکلی را حل نمی کند، اين مثل كسي است كه مرتب انواع و اقسام شمشيرسازي را بلد است، اما جهاد نمی کند! اصول, فن است علم نيست؛ منطق, فن است علم نيست؛ شما با منطق چه مشكلي ميخواهيد حل كنيد؟ منطق يك شمشير است، اصول اين است كه اگر خواستي استنباط كني اين طور استنباط بكن, اگر خواستي از قرآن استفاده كنيم راهش اين است. اين دوازده رشته ادبي همه گفتند اگر خواستي حرف بزني مواظب زبانت باش، چطور حرف بزن, ما هم ميگوييم اگر خواستي حرف بزني آن را مرفوع بخوان آن را منصوب بخوان, اين شمشير درست كردن است، اين عالم پروري نيست.
معظم له اظهار ادامه دادند: بيان نوراني حضرت امير اين است كه علماي ربّاني باشيد. خدا وقتي اسم علما را ميبرد با ملائكه ذكر ميكند ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ﴾ حضرت فرمود وقتي اهل دنيا را اسم ميبرد, ميفرمايد: ﴿كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ﴾ قدري براي شما و قدري براي انعامتان, آنجا كه حرف از علماست حرف ملائكه است, آنجا كه حرف شكم است حرف از چهارپايان است، حيف است كه ما با ملائكه نباشيم چرا ﴿كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ﴾ دامنگير ما بشود چرا ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ﴾ شامل حال ما نشود؟ قرآن اينها را ميپروراند اگر اين فضا، فضاي قرآني بود ديگر آدم به فكر جاي ديگر نميافتد.