نامه حجت الاسلام و المسلمین دکتر مرتضی جوادی آملی به دکتر فرجی دانا
متن كامل اين نامه به شرح زير است:
حضور محترم جناب آقاي دكتر فرجيدانا، با سلام و تحيت
گرچه دانش خود ارزش است ليكن زماني كه با فضيلتي مضاعف آميخته ميشود به ميزان فراواني زينت مييابد، در بيان مولايمان علي(ع) آمده است كه فرمود، حلم زينت علم است، دانشمند كمالش را از علم ميبرد و جمالش را به حلم مي خرد.
صاحب اين قلم كه تاكنون شما را نديده گرچه آوازهتان را زياد شنيده، بر خود لازم مي ديد كه از كنار اين همه دانش و آن همه اخلاق بيتفاوت نگذرد و به مقدار ناچيزِدست تكاني به پاس آن همه دستافشاني سپاس نگويد. از آيت الله جوادي آملي آموختم كه مي گفت، اگر كسي دنيا را نشناسد فريب مي خورد از مهرش كيش مي بازد و از قهرش خويش. دنيا را به همين فراز و فرودش بايد شناخت، گاهي به حق اوج مي دهد و زماني به ناحق به حضيض ميسپارد، در جايي به باطل بر عرش مينشاند و در ساحتي به حق به فرش ميكشاند.
اما در مقابل، دانش راستين كه پروردگار عالم آن را نور مي داند به حدي صاحبش را عزيز مي دارد كه در آغاز او را در سراپرده زهد مي نشاند و در بين راه به ميان پرده صبر فرا ميخواند و سرانجام در فراپرده رضا و تسليم مهمان مي نمايد.پويندگان طريقت كمال و رهجويان حقيقت وصال، به شاگردانشان اينگونه آموختند كه رهجويان نه به داشتههاي خويش دلخوش مانده و فرحناك شوند و نه به از دست دادن آن دلتنگ شده و متاسف گردند.
گرچه آناني كه دنيا را اينگونه نشناخته و دستكم از مهتران نياموختند، همواره دنيا را بسان قمارخانهيي مي بينند كه تنها بايستي برد و هيچگاه نبايستي باخت، و در اين راه باكي نيست كه اگر همه چيز فدا شود يا عالم و آدمي فنا گردد.
غافل از اينكه تير و كمان را به سوي خود نشانه رفته و آتش به خرمن خويش ميكشند. اما آنچه در اين ميان بسيار شگفتانگيز است، توصيه غريب دين است، خداوند عالم همواره انسان را در بحبوحه دنيا ميطلبد و فاصله گرفتن از كار وجامعه را موجب كوتاهي و منقصت انساني شمرده و همواره او را به حضور در صحنه اجتماع فرمان ميدهد، از او ميخواهد كه از هيچ فرصتي براي تعالي خود و رشد جامعه غافل نشود.
حق و باطل، صدق و كذب به موازات هم در برابر نفس انساني سان ميبينند، به عبارتي در باغ طبيعت هيچ حقي وجود ندارد مگر آنكه باطلي در كنار آن كاشته شده و هيچ باطلي غرس نشده مگر آنكه حقي در كنارش رويش يافته، اگر توحيد است در كنارش شرك و اگر ايمان است در جوارش كفر و اگر عدل است در جنابش ظلم و خلاصه اگر خدمت است در ساحتش خيانت جاي گرفته و البته اين انسانها هستند كه با چه ذائقهيي حضور يابند و كداميك را با حسن اختيار يا سوء اراده بر ديگري ترجيح دهند.
از سوي ديگر ترازوي عدل الهي كه به بلنداي آسمان و زمين همواره برافراشته نگاه داشته شده [و بالعدل قامت السموات و الارض] در انتظار حق پويان و عدلجوياني است كه از صميم قلب حق را باور داشته و بدان پايبندند و از مغزاي جان عدل را باور كرده و بدان دلبندند.
گرچه انقلاب، مردم و نظام اسلامي تجربههاي بسيار سنگين و سختي را پشت سر نهادند، ليكن به نظر ميرسد تا رسيدن به جامعه الگو و امت وسط راه طولاني در پيش است، جامعهيي كه مردم آن از خرافه و گرايشات سطحي در امان باشند، مديران و متوليان امرشان از شايستگاني و فرهيختگان و دلسوزاني باشند كه جامعه به وجود آنان به خود ببالد و نمايندگاني از تمدن و فرهنگ ناب و اصيل اسلام و ايران باشند.
گرچه جاي بسي شكر و سپاس است كه اراده ملت اينبار در وجهه دولت نمايان شده و خواست قلبي جامعه خصوصا فرهيختگان و نخبگان از قلم تدبير و اميد جاري گشته، ليكن نگارنده اين سطور با قطع نظر از اين امر به مقوله ديگري ميانديشد و به وجود چنين انسانهايي مباهات دارد. در پايان بار ديگر به دانش، اخلاق، ادب و صلابت و استواري شما درود مي فرستم و فصل جديدي براي دستيابي به توفيقات برتر از بارگاه الهي مسألت دارم.
برادر شما مرتضي جوادي آملي
قم مقدس دوم شهريور 1393