به مناسبت روز «وقف» از بیانات حکیم متأله و مفسر بزرگ قرآن کریم حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در خصوص احیای این مهم که در فرمایشات خود آنرا صدقۀ جاریه معرفی نموده اند بهره مند می شویم.
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در وقف نامه الصاق یک قطعه زمین به حوزه علمیه امام حسن عسکری (علیه السلام) شهرستان آمل جهت بهره برداری علمی و دینی از آن، وقف را از برجستهترین آموزههای دینی دانستند و اظهار داشتند: وجود مبارک پیامبر اسلام صلوات الله علیه صحابه را پروراند و پیامبر «یعلمهم الکتاب والحکمه» بودند که این صحابه را عالم کردند و اینها نیز فهمیدند که سنت حسنه وقف ماندگار است، بنابراین هر صحابه ای که تمکن مختصری داشت، بخشی از آن را وقف می کرد برای اینکه فهمیده بود وقف صدقه نیست بلکه صدقه جاریه است.
ایشان در فراز دیگری ازاین وقف نامه مرقوم داشتند: وقف، صدقة جاریه و پویاست نه جامد و ایستا. تعبیر «جریان» همانند فصل مقوّم وقف است كه آن را از سایر صدقات جدا میكند همانند كلمه «ناطق» كه انسان را از سایر موجودات زنده امتیاز میدهد. واقفان محترم كوشا باشند كه آنچه قوام وقف به آن است كه همان جریان و پویایی باشد محفوظ بماند و در انشای صیغه وقف كاربری خاصی را در نظر نگیرند كه متولیان بعدی مجبور شوند در مدار بسته و جامد حركت كنند بلكه نحوۀ بهره برداری از آن را مطلق و آزاد قرار دهند چون آنچه باید از طلق بودن به در آید و مقید و بسته شود خود عین است نه بیش از آن؛ مثلاً اگر كسی خواست زمینی را وقف بهداشت و درمان جامعه كند چنین انشا نماید:
1ـ این زمین مشخص، وقف بهداشت و درمان است.
2ـ تمام منافع و درآمدِ متطوّر آن در هر عصر و نسلی در مصرف یادشده صرف شود.
3ـ اگر غبطة وقف و مصلحت جامعه در این است كه در این زمین بیمارستان، درمانگاه و سایر مراكز درمانی ساخته شود با كارشناسی اهل خبره، متولّی به احداث بناهای مذكور اقدام كند و اگر تغییر كاربری سودآورتر است و غبطة وقف و مصلحت امت بهتر تأمین میشود تغییر یادشده صورت پذیرد.
غرض آنكه جوهر وقف، حبس اصل زمین است نه حبس آن و حبس صورت ساختاری معین (عرصه)، چنانكه جوهر دیگر وقف صرف درآمد آن در كار خیر است نه خیر معین. خلاصه آنكه؛
1ـ وقف عبادت ویژهای است كه مایۀ تصدیق ایمان واقف است لذا از آن به صدقه یاد میشود.
2ـ وقف، جاری است نه جامد لذا تحبیس اصل (عین)، كافی است و تحبیس عرصه لازم نیست.
3ـ مصرف آن، خیرِ مطلق است نه معین، هر چند تعیین آن صحیح است.
ایشان قصد قربت را مایه پایداری وقف دانستند و متذکر شدند: انسان كه كرامت خود را به استناد خلافت خویش از آفریدگار نظام هستی دارد، گذشته از جاودانگی در آخرت میتواند چهرهای ماندگار از خود در دنیا ترسیم نماید. بر اثر تكوینی یا تدوینی كه مورد قبول خدا باشد سهمی از عنداللّهی شدن دارد و طبق آیة ﴿مَا عِندَكُمْ ینفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ﴾ باقی خواهد ماند. اسلام كه رهاورد فراوانی را به همراه داشت و دارد، طرح جاودانه شدنِ نِسبی را به جامعه بشری آموخت. وقف كه نموداری از این رهنمود حیات مستمرّ است، راز تداوم آن تنها این نیست كه اصل آن ثابت و درآمد آن سیال است بلكه قصد قربتی كه در آن معتبر و اِعمال میشود و از این منظر در بخش عبادتهای مالی فقه امامیه قرار دارد مایة پایداری آن خواهد بود. نهاد وقف همانند به بار آوردن فرزند صالحِ سالك و داعی، محبوب و ماناست چنانكه همسان سنّت صحیح و ماندگار است لذا این امور در كنار هم قرار گرفتهاند.
محمد بن یعقوب كلینی(رحمه الله) و نیز محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به صدوق(رحمه الله) از حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) نقل كردهاند كه: «ستّةٌ تَلْحَقُ المؤمنَ بَعْد وَفاتِهِ: ولدٌ یستغفِرُ له و مُصحَفٌ یخَلِّفُهُ و غرسٌ یغْرسُهُ و قلیبٌ یحفِرُه و صَدَقةٌ یجرِیها و سنّةٌ یؤخَذُ بها مِن بعده»؛ آثار شش چیز بعد از مرگ مؤمن به او میرسد:
1ـ فرزندی كه برای او استغفار كند
2ـ كتابی كه اثر تألیفی او باشد
3ـ درختی كه غرس كرده باشد
4ـ چاه آبی كه حفر كرده باشد
5ـ صدقهای كه جریان داشته باشد (یعنی وقف)
6ـ سنّتی كه بعد از او مورد عمل قرار گیرد.
روشن است كه ذكر امور ششگانه از باب تمثیل است نه تعیین، چون هر كار خیری كه بماند تا آثار مثبت آن در جامعه وجود دارد،صاحب آن مأجور خواهد بود.