13 03 2017 306161 شناسه:
image

چهارشنبه سوري ظلم به فرهنگ مردم بزرگ ايران است/ این مراسم بر خلاف نظم، امنیت و آسایش مردم است

پایگاه اطلاع رسانی اسراء- سرویس دین و اندیشه: اين كار سنّت سيئه و ظلم به فرهنگ مردم بزرگ ايران است و نه تنها مبناي عقلي و نقلي ندارد، بلكه بر خلاف نظم و امنيت و آسايش افراد و همنوعان است و آزادي آنان را سلب مي‌كند و آسيب.ها و تلفات فراوان در پي دارد. براي نوجوانان و جوانان يك جامعه عيب است كه...

پایگاه اطلاع رسانی اسراء؛ به مناسبت فرا رسیدن آخرین چهارشنبه سال بخشی از بیانات مرجع عالیقدر آیت الله العظمی جوادی آملی را از نظر می گذرانیم:

آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به تاريخچه اين مسئله در بخشي از كتاب مفاتيح‌الحيات خود به تبيين و روشنگري آن پرداخته و آورده‌اند:

آتش، در ايران قديم، مقدس و همپايه فرزند اهورا مزدا شمرده مي‌شد، از اين‌رو پيش از نوروز به آتشكده‌ها مي‌رفتند و آتش برمي‌افروختند و چون طبق برخي نقل‌ها در ايران هفته نبود، اين مراسم در سيصد و شصتمين روز سال (روز بيست و ششم اسفند ماه) برگزار مي‌شد و معتقد بودند در اين روز فَرْوَرهاي (ارواح) نياكان به زمين فرود مي‌آيند و اين آتش براي راهنمايي آن‌هاست[1]؛ ولي آتش افروختن و جستن از آن و شادي كردن در كنار آن، ترقّه زدن و منفجر كردن مواد منفجره در چهارشنبه آخر سال، نه برهان عقلي دارد نه دليل نقلي و نه منفعت ملي و جز خرافه و در مواردي زيانباري غير قابل جبران چيز ديگري نيست.

در هيچ‌يك از متون باقي‌مانده پيش از اسلام اشاره‌اي به جشن چهارشنبه سوري نشده است. در اوستا، كتيبه‌هاي عيلامي، هخامنشي، اشكاني و ساساني و نيز در متون پهلوي و حتي در روايت هاي مورخان يوناني درباره ايران نيز درباره جشن چهارشنبه سوري مستند و سخني در دست نيست.

متون دوران پس از اسلام نيز در اين باره تقريباً ساكت بوده‌اند، حتي در آثار محقق دقيقي همچون ابوريحان بيروني نيز درباره آن توضيحي داده نشده است. نخستين و كهن‌ترين كتابي كه در آن به آتش افروزي در جشن چهارشنبه سوري اشاره شده است كتاب تاريخ بخارا، اثر ابوبكر محمد بن جعفر نَرشَخي (286 ـ 358 ق) است. در اين كتاب كه به نام مزارات بخارا نيز شناخته مي‌شود آمده است كه وقتي امير منصور بن نوح ساماني در ماه شوال سيصد و پنجاه قمري به ملك نشست، دستور داد كه هنوز سال تمام نشده، در شب چهارشنبه چنانكه عادت قديم است، آتش عظيم افروختند.

این حکیم متأله چهارشنبه سوري را سنّت سيئه ای قلمداد کردند که نه تنها مبناي عقلي و نقلي ندارد، بلكه بر خلاف نظم و امنيت و آسايش افراد است . ایشان بیان داشتند:

اين كار سنّت سيئه و ظلم به فرهنگ مردم بزرگ ايران است و نه تنها مبناي عقلي و نقلي ندارد، بلكه بر خلاف نظم و امنيت و آسايش افراد و همنوعان است و آزادي آنان را سلب مي‌كند و آسيب.ها و تلفات فراوان در پي دارد. براي نوجوانان و جوانان يك جامعه عيب است كه پدران و مادران براي رشد و سلامت آنان از جان و سلامت خود مايه بگذارند؛ ولي آنان بر اثر جهل علمي يا جهالت عملي، خود را بسوزانند و جامعه را نيز در اضطراب فرو ببرند! بلكه زيبنده كشور اسلامي اين است كه از اين سنت زشت دست بردارد و سنت.هاي الهي مانند عيد فطر، عيد قربان، نماز جمعه و... را زنده كند.

امام رضا )سلام الله علیه) فرمود: «خدا رحمت كند كسي را كه امر (سنت) ما را زنده كند» و در ادامه افزودند: «اگر مردم زيبايي‌هاي سخن ما را بدانند از ما پيروي خواهند كرد».[2]

این مرجع جهان تشیّع همواره در جلسات درس خود نیز، توصیه هایی را راجع به این امر به جوانان دارند و اظهار می دارند: چهارشنبه سوری حرکتی بر خلاف عقل و شرع است و اگر افراد در آتش‌بازی و ترقه‌بازی چهارشنبه سوری، جایی را بسوزانند، ضامن هستند.

ایشان بیان داشتند: چهارشنبه سوري را ابطال كنيد وبه ساير جوان‌ها بگوييد اين كار نه معقول است نه مقبول، كاري است بر خلاف عقل، بر خلاف نقل، جز ضرر و زيان چيز ديگري ندارد، اين همه سنن الهي در عالَم هست، اين درختكاري‌ها هست، اين صله رحم‌ها هست اين ديد و بازديدها هست اين نشاط‌هاي معقول و مقبول هست. چرا انسان دست به خطري بزند كه مسئوليت ديني و قانوني دارد، خسارت دنيايي و اخروي دارد؟ بي‌خردي يعني همين، بي‌عقلي يعني همين!

لذا يك عده‌اي از جوانها عمداً خودشان را به هدر مي‌دهند، اين براي آن است كه سامعه نيست، باصره نيست، ناطقه نيست و انسان حرف حق را نمي‌شنود، وقتي حرف حق را نشنيد، عمداً خودش را به هدر مي‌دهد و هيچ منفعتي هم در اين كار نيست.

-------------------------------------------------

منابع:کتاب گرانسنگ مفاتیح الحیات و سخنرانی در جلسه درس اخلاق و تفسیر معظم له

 

[1] . فرهنگ اساطير، محمدجعفر ياحقي، واژه چهارشنبه سوري.

[2] . رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا قُلْتُ: كَيْفَ يُحْيِى أَمْرَكُمْ؟ قَالَ: يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ، فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلامِنَا لاتَّبَعُونَا (عيون اخبار الرضا(ع)، ج1، ص307).