این پژوهشگر قرآن در آغاز سخن، با تأکید بر متفاوت بودن امر نزول دین از سوی پروردگار برای سعادت بشر، اظهار کرد: این تفاوت به این جهت است که دین همراه آموزههایی بوده که از سطوح بشری بالاتر و والاتر است. اگر انسان را در طبیعت خلاصه کنیم و او را براساس جهانبینی حسی و مادی نظم دهیم و محدوده عالم طبیعت را برای انسان بشناسیم و بشناسانیم، طبیعی است که انسان بسیار محدود و خیر و صلاح او بسیار ناقص است و آنچه در نظام طبیعت است، دونِ آن حقیقتی است که خداوند به عنوان نفس انسانی قرار داده است. قطعاً عالم ماده نمیتواند برای انسانی که موجودی ابدی و پایدار و مجرد است، همه چیز را تأمین کند، لذا خدای عالم برای او برنامه و راه و رسمی را انتخاب کرده است که به غیر از طریق وحی و انبیای الهی، شدنی نیست. این حقیقت با آموزههای دنیوی امکان رشد و سعادت ندارد، بنابراین سازوکار دیگری برای این انسان لازم است که خدای عالم آن را در قالب دین برای بشر در نظر گرفته و راهنمایانی هم برای انسان قرار داده است، در واقع هم راه و هم راهنما فراهم است تا انسان با استفاده از این راهنمایان و اسوههای انسانی، راه را به درستی بپیماید و سعادت خود را تأمین کند. از این رهگذر خداوند این راهنمایان را به عنوان اسوه و الگو قرار داد.
حجتالاسلام والمسلمین مرتضی واعظ جوادیآملی ادامه داد: در این مسیر باید به این نکته توجه کرد که این شخصیتهای ممتاز اولاً دو نوع انتخاب در مورد آنها اتفاق افتاده است، این قضیه به صورت صریح درباره حضرت مریم(س) افتاده است؛ «یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ»، مطابق این آیه خداوند در بین همه انسانها، شایستهترین و پاکترین و منزهترین انسانها را انتخاب میکند، اما این کافی نیست، مجدد اینان در دستگاه آفرینش الهی اینها تصفیه میشوند و براساس انتخابی دوباره، خدای عالم آنها را به ساختار جدیدی مجهز و مسلح میکند، مریم(س) اگر قرار است مادر عیسی(ع) باشد، طهارت اولیه کافی نیست. مریم(س) از طهارت فوقالعادهای برخوردار است، اما اگر بخواهد مادر کلمةالله شود، به طهارت مجددی نیاز است، لذا این دو نوع طهارت را خدای متعال تصریح میکند و خدا به آن اذعان دارد که در آیه فوق آمده است و میفرماید خداوند برای کسب چنین جایگاهی تو را انتخاب کرده است، اما برای به دست آوردن این جایگاه دوباره تو را با سازوکار دیگری انتخاب کرد، آن هم به صورتی عادی! خداوند او را به حدی از عظمت رساند که توانست با روحالقدوس همکلام شود و از ناحیه خداوند عالم برای مریم تجلی پیدا کند؛ «فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا»، روحالقدوس کسی است که عظمت و والایی فوقالعادهای دارد، اما مریم(س) چون به طهارت مجددی اصطفاء پیدا کرد، خدای متعال او را بشارت به وجود حضرت عیسی(ع) میدهد.
حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادیآملی گفت: حضرت فاطمه(س) از کمال برتر و بالاتری برخوردار است، نمیتوانیم درباره شخصیت او صحبت کنیم، تراز او تراز لیلةالقدر است، تراز او ترازی است که وقتی در محراب قرار میگیرد، برای ملائکه و عالم، روشنایی و فروغ به همراه دارد، تراز او تراز کسی است که رسول گرامی اسلام(ص) به احترام او از جای بر میخیزد و شکوه و عظمت او را تکریم و تعظیم میکند و میگوید: هر وقت مشتاق بهشت میشوم دخترم زهرا(س) را میبوسم و میبویم. تراز حضرت فاطمه(س)، تراز حضرت علیبن ابیطالب(ع) است که رسول گرامی اسلام(ص) در حق او فرموده است: «لَو لَمْ یُخْلَقْ عَلِیٌّ لَمْ یَکُنْ لِفاطِمَةَ کُفْوٌ»، اگر علی نبود احدی در روی زمین همتای زهرای مرضیه نبود. تراز زهرا(س) انسانی است که اُم الائمةِ النُجَباء، تراز فاطمه(س) تراز کسی است که حضرت بقیهاللهالاعظم(عج) دربارهاش میفرماید: در مادرم حضرت فاطمه(س)، اسوه و الگویی است که سعی میکنم از او بیاموزم. تراز حضرت زهرا(س) تراز انسانی که وقتی در محراب قرار میگیرد، از جانب جبرائیل امین سلام خدا را میشنود و زهرا(س) عرض میکند: «إنَّ الله هُوَ السَّلامُ وَ مِنْهُ السَّلامُ وَإلَیْهِ السَّلامُ».
حجتالاسلام والمسلمین مرتضی واعظ جوادیآملی اضافه کرد: جهت دیگر در زندگی حضرت فاطمه(س) این است که زهرا(س) از این جهت که دختر پیامبر(ص) است برای خود جایگاه ویژهای قائل نشد، حتی در باب خدمت در منزل، پیامبر(ص) به او فرموده بود؛ یک روز خودت کارهای خانه را انجام بده و روز دیگر فضه و وقتی سلمان به منزل ایشان رفت و دید حضرت مشغول کار است، علت را پرسید و حضرت فاطمه(س) به سخن پیامبر(ص) اشاره کرد. این ویژگی که ایشان خود را انسان ویژه و استثنایی و در جایگاه رفیع قرار ندادهاند، میتواند برای ما الگو باشد.
وی افزود: دیگر ویژگی در شخصیت حضرت زهرا(س) که میتواند برای ما الگو باشد در بحث تعلیم و تربیت است، حضرت فاطمه(س) برای زینبین و حسنین مربی بود و اکنون میبینیم که امروز جامعه ما از نبود این رابطه میان مادر و فرزند رنج میبرد. حضرت زهرا(س) از تعلیم و تربیت فرزندان غافل نبود و از علمی که از سوی حق تعالی در این زمینه آموخته بود به دیگران نیز میآموخت.
رئیس بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء با بیان اینکه جهت دیگری که میتواند الگوی جامعه ما از سیره حضرت زهرا(س) باشد، این است که ایشان نسبت به آحاد جامعه احساس مسئولیت میکردند و از حقی که برای جامعه بود را صیانت میکرد، گفت: تعابیری وجود دارد از جمله آنکه «إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی، مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی، وَ مَنْ غَاظَهَا فَقَدْ غَاظَنِی وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِی». این تعابیر در زمان حیات حضرت پیامبر(ص) نشان از عظمت والای حضرت فاطمه(س) بود و آن قدر این دختر عزیز بود که همگان مرتبت وجودی او را حفظ میکردند اما هنگامه غصب خلافت و سیاست غصب فدک، حضرت زهرا(س) تنها راه آگاهی جامعه را آمدن خود به صحنه و پاسداری از حق امیرالمؤمنین میدانستند. این از شئون حضرت زهراست که حقگویی در مقابل استبداد و استکبار را ارجح دانست؛ این ویژگیها به یادگار مانده تا جامعه ما از این سیره درس بیاموزد. ایشان برای احیای احکام و حقوق الهی تلاش کرد و آنگونه است که پیامبر (ص) میفرمود احدی را در تراز حضرت زهرا(س) نمیتوان دید، به غیر از علیبنابیطالب که در مقام همسر ایشان بود.
این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: تمام شئونی که یک زن میتواند به عنوان انسان، همسر، مادر و دختر در جامعه داشته باشد را حضرت زهرا(س) برخوردار بود، تا آنجا که رسول خدا(ص) ایشان را «امابیها» لقب میدهند و او را بتول و حوراءالانسیه معرفی میکنند. در عین حال زندگانی حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر(ص) از اعجاب و شگفتی فوقالعادهای برخوردار است و اینکه پیامبر(ص) فرمودند: «ان اللَّه لیغضب لغضب فاطمة و یرضی لرضاها»، به این معناست که غضب فاطمه، غضب الهی است و این یک مسئله شخصی نیست و به همین دلیل میخواهند قبرشان مخفی باشد و شبانه تدفین شوند. اگر بخواهیم بگوییم راه و رسمی که حضرت فاطمه(س) به ما یاد داده چه بود، باید گفت: ایشان غضبهای شخصی را فرونشاند، اما غضب الهی را به همه نشان داد که تا قیامت باقی خواهد بود.
وی در ادامه با اشاره به حضور زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی، گفت: حضرت زهرا(س) در آن دوره سخت و دشوار دیده بود که علیبن ابیطالب(ع) در نهایت مظلومیت قرار دارد و خلافتی که خداوند برای جامعه اسلامی قرار داده است غصب شده است، اینگونه نبود که علیبنابیطالب(ع) علاقهمند به حکومت باشد، بلکه جامعه باید از ولی الهی انتفاع ببرد که به عدل حکم و به صدق فرمان میدهد. جریان ولایت امیرالمؤمنین(ع) در صحنه غدیر، آنقدر شفاف و روشن بود که هنوز مُرکب آن قضیه خشک نشده بود که آن بلاها را سر خلافت ایشان آوردند و حضرت زهرا(س) لازم دیدند به میدان بیایند و از این حق صیانت کنند.
حجتالاسلام والمسلمین مرتضی واعظ جوادیآملی بیان کرد: سیره حضرت زهرا(س) نشان میدهد که هرگاه حق، صدق و عدل به محاق برود، هر آن کس که میتواند سخن حق بگوید و از عدل و صدق دفاع کند، باید به میدان بیاید. در آن برهه تاریخی، علی(ع) مأمور به سکوت و فاطمه(س) مأمور به بیان حق بودند. بیان حق زن و مرد و زمان نمیشناسد. جامعه باید همواره از حجت الهی بهرهمند باشد. هر کسی که میتواند از حق سخن بگوید و از مظلوم دفاع کند و برای احیای حق به پا خیزد، نباید سکوت اختیار کند.
منبع: خبرگزاری ایکنا