💢 ویژه برنامه ماه ذی الحجه 1445
سلسله سخنرانی های حجت الاسلام و المسلمین استاد مرتضی جوادی آملی در ماه ذی الحجه 1445هـ، با عنوان «نشان حج»
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
«الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين».
سخن پيرامون عظيمترين برنامه الهي است که خداي عالم براي همه موحدان عالم در نظر گرفته است و يک برنامهاي است که از زمان آدم تا زمان خاتم الأنبياء(سلام الله عليهم اجمعين) به صورت روشن شکل گرفته و همه انبياي الهي و پيروان آنها براساس مناسکي که براي حج براي آنها تعريف شده بود عمل ميکردند.
دستور الهي چند گونه است؛ گاهي اوقات به يک بيان روشن ظاهري است مثل ﴿وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي﴾، يا مثل ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُم﴾ و نظاير آن. اما مسئله حج بسيار متفاوت است. بحث بيان و گفتار الهي نيست، بلکه بحث ارائه است. ﴿أَرِنا مَناسِكَنا﴾، خداي عالم اين مناسک را تعليم داد و نشان داد. در روايات ما آمده است که حضرت جبرائيل امين از طرف حق سبحانه و تعالي مأمور شده است تا اين معنا را تفهيم کند و بفهماند يا نشان بدهد. اين تعبير هست که خداي عالم حضرت جبرائيل را به اين منظور فرستاده است: «أَنَّ اللَّهَ بَعَثَ جَبْرَئِيلَ إِلَى آدَمَ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا آدَمُ التَّائِبُ مِنْ خَطِيئَتِهِ الصَّابِرُ لِبَلِيَّتِهِ إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِي إِلَيْكَ لِأُعَلِّمَكَ الْمَنَاسِكَ الَّتِي تُطَهَّرُ بِهَا»؛ جبرائيل امين بر حضرت آدم نازل شد و فرمود از طرف خداي عالم مأمور هستم تا تو را به حقيقت مناسک حج آشنا کنم.
در حقيقت مسئله حج يک وحي مجسم است. صرفاً يک بيان و يک گفتار الهي نيست. بلکه اين عمل را يکايک حضرت جبرائيل به آدم(عليه السلام) و همچنين به ابراهيم و اسماعيل آموخت و قدم به قدم آنها را به اين مناسک آشنا کرد و لذا اين سخن در قرآن هست که ﴿وَ أَرِنا مَناسِكَنا﴾، به ما ارائه کن و به ما نشان بده که ما چگونه اين مناسک را عمل بکنيم.
نکتهاي که حجگزاران و معتمران بايد نسبت به آن توجه تام داشته باشند اين است که توحيد در عاليترين مدارجش از اينگونه از مسائل پاک و منزه است هيچ مظهر مادي و طبيعي براي آن فرض نميشود و لکن اگر حق سبحانه و تعالي بخواهد در نظام طبيعت و عالم ماده تجلی داشته باشد، تجسم آن حقيقت متعالي در نشئه طبيعت به صورت حج ظاهر ميشود، به صورت کعبه و ارکان کعبه نشان داده ميشود، به صورت حجر الأسود و مقام ابراهيم نشان داده ميشود، به صورت مشعر و منا نشان داده ميشود. همه و همه آنچه در برنامه و سفر الهي حج هست براي آن است که آن حقيقت وحياني و مجرّد اگر بخواهد در جلوه و کسوت مادي ظاهر بشود اينگونه است.
ديگران و مشرکين براي خود اصنامي را اوثاني را شمس و قمري را معيار قرار ميدهند و آنها را به نادرستي و ناصوابي به عنوان نماد الهي تلقي ميکنند. اينها همه شرک است و آلودگي است و تباهي ميآورد. اما مسئله توحيد مجسم وحي مجسم رسالت و نبوت مجسم و معاد مجسم را ما ميتوانيم در صحنه حج ملاقات بکنيم. حج آمده است تا اصول اعتقادي ما را با يک نمايش و نشان دادن الهي از باب ﴿وَ أَرِنا مَناسِكَنا﴾، در حقيقت تحقق ببخشد و انسانها از نازلترين درجات توحيدي امر را آغاز کنند و سلوک الي الله را در نقطه اوج به بالا ببرند لذا حضرت جبرائيل به جناب آدم فرمود که «إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِي إِلَيْكَ» خداي عالم مرا به سوي تو فرستاد «لِأُعَلِّمَكَ الْمَنَاسِكَ الَّتِي تُطَهَّرُ بِهَا» من آمدهام تا مناسک حج را به تو تعليم بدهم و در سايه اعمال و مناسک حج، تو به آن طهارت و به آن پاکيزگي باطن راه پيدا بکني. تا زماني که انسان معاذالله به غير خدا توجه داشته باشد اين يک نوع شرکي است يک نوع آلودگي است و اين توحيد ناب است که انسان را از اين مسئله دور ميکند.
در قبل از اسلام مشرکين وقتي ميخواستند لبّيک بگويند، لبّيکشان با شرک آميخته بود ميگفتند: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ إِلَّا شَرِيكٌ هُوَ لَكَ تَمْلِكُهُ وَ مَا مَلَك». اگر بنا باشد لبّيکي با شرک همراه باشد نميتواند انسانها را تطهير کند. انساني ميتواند به ساحت الهي راه بيابد که موحد باشد و توحيدش در جريان حج محقق ميشود و حج آمده است تا انسان را از هر نوع شرک و خودپسندي و غير خداپسندي پاک و پاکيزه کند: «الَّتِي تُطَهَّرُ بِهَا».
ما صحنههاي حج را بايد صحنههاي عقائد خودمان ببينيم؛ يعني عقائد ما اگر به توحيد است و رسالت است و معاد، اين سه در حقيقت اصول اعتقادي ما را تشکيل ميدهند، اين اصول اعتقادي در فضاي حجّ الهي و حجّ ارائه شده از طرف حق سبحانه و تعالي ميتوانند اعتقادات ما را تصحيح کنند اصلاح کنند و از هر نوع آلودگي پاک و منزه بدارند.
مسئله معاد يکي از مسائل بسيار پيچيده و عميق اعتقادي است و در جريان حج، بخشي از اين مسائل دارد نشان داده ميشود. آنگاهي که همه و همه در يک کسوت به سمت حق در سرزمين عرفات در حرکتاند و از عرفات به مشعر ميآيند و از مشعر به منا ميروند و در قربان گاه که اسماعيل به دستور الهي به امر الهي در حقيقت حضرت ابراهيم او را به مذبح و قربان گاه ميبرد گرچه تقدير ديگر و سرنوشت ديگري براي حضرت اسماعيل از درگاه الهي رقم ميخورد اما همه و همه اينها مظاهر توحيد، رسالت و معادند.
اميدواريم که حجگزاران ما اين اصول اعتقادي خودشان را در حج کاملاً بيابند مشاهده کنند و خداي عالم آنها را از همه آلودگيهاي فکري و معرفتي و قلبي و خطورات ذهني پاک کند و آنها را در سرزمين توحيد با يک آينده روشني بهره مند کند إنشاءالله.
«و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»