09 01 2024 932371 شناسه:
image
به مناسبت حماسه قیام 19 دی؛

بمناسبت حماسه جاوید قیام19 دی؛ ارزش ايستادگی و مقاومت برای خدا

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: آیت الله العظمی جوادی آملی: رها كردن دنيا يگانه شرط جهاد و تنها بهاي بهشت است. يعني بدون فروش‏ دنيا، مبارزه، صبغه الهي نداشته و به پيروزي حق نمي رسد چنانكه بدون ترك دنيا ورود به بهشت ميسر نخواهد بود. حضرت علي(عليه ‏السلام) كه هم واجد شرايط جهاد بود و هم صالح براي رفتن به...

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: روز نوزدهم دی ماه، یادآور حماسه بزرگ و با شکوهی است که برگ دیگری از کتاب زرین انقلاب اسلامی را رقم زد. 19 دی سالروز قیام خونین مردم قم است؛ همان روزی که در تاریکی استبداد و ستم، روزنه ها را به سوی روشنایی گشود و روند انقلاب را به گونه ای شکل داد که طومار دو هزار و پانصد ساله نظام شاهنشاهی در مدت زمان کوتاهی در هم پیچیده شود. این روز بزرگ و به یاد ماندنی را گرامی می داریم و بر شهیدان و ایثار گران این حماسه جاوید درود می فرستیم .

واژه ی" ایستادگی و مقاومت " در منظومه ی دینی مسلمانان آزاده ی جهان برنامه ای آشنا با تعالیم دینی آنهاست تا با بهره گیری از آن در مقابل هجمه ها و تکبرورزی های مستکبران بتوانند از حق خود دفاع کنند.حضرت علامه جوادی آملی نیز در تألیفات مختلف خود مسیر و جهت صحیح این آموزه ی دینی را تشریح کرده و بیان داشتند:

كاربرد تعبیر «ایستادن» برای این است كه ایستادن بهترین حالت برای دفاع و هرگونه حركت و فعالیتی است، وگرنه باطل‏ ستیزان در هر حالی (قعود، اضطجاء و...) كه باشند، ایستاده‌اند و حق گریزان در هرحال كه باشند نشسته بلكه زمین‌گیرند.

از نظر قرآن كریم، ایستادگی و مقاومت باید برای خداوند باشد تا ارزش پیدا كند، وگرنه افراد بی‌دین هم برای حفظ آب و خاك خود در برابر متجاوزان می‌ایستند و تسلیم نمی‌شوند؛ ولی به حكومت غیرالهی تن می‌دهند. اینان ممكن است مقابل مهاجمان آب و خاك خود ایستاده باشند؛ اما در برابر موحّدان عدل‌مدار زمین‌گیرند.

ایشان اصلی ترین شرط مبارزه در راه خدا را همان تجارت دنیا به آخرت و یگانه شرط جهاد را رها كردن دنیا قلمداد کرده و مرقوم داشتند:

مبارزه در راه خدا شرایط و اصولی دارد كه تحصیل آنها لازم است و موانع و دوافعی كه پرهیز از آنها نیز ضروری است لیكن مهمترین ركن و اصلی ترین شرط جهاد همان تجارت دنیا به آخرت است (یعنی فروش دنیا و خرید آخرت). البته منظور از دنیا كه رأس هر خطیئه است همان توجه به غیر خداست؛ زیرا همانطور كه آخرت درجاتی دارد و بعضی فراتر و بالاتر از بعضی دیگر است، دنیا نیز دركاتی دارد كه برخی از برخی فروتر و پست تر است و شرط اصلی جهاد در راه خدا، اجتهاد در تشخیص دنیا با همه دركات آن و تمیز آخرت با همه درجات آن و سپس اقدام به داد و ستد و از دست دادن دنیا كه در حقیقت رهیدن از دركات آن است و به دست آوردن آخرت، كه در واقع رسیدن به درجات آن است، می‏ باشد. آیه مباركه ‏ی74 سوره نساء این راز مكتوم را شرح داده و می فرماید: (فَلْيُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا) یعنی باید كسانی در راه خدا مبارزه كنند كه دنیا را به آخرت فروخته باشند و هر كس برای این داد و ستد در راه خدا جهاد و كارزار نماید یكی از دو راه را در پیش رو دارد یكی شهادت و دیگری پیروزی، و راه سومی به نام سازش و تسلیم و مانند آن برای او وجود ندارد.

 

"رها كردن دنیا یگانه شرط جهاد و تنها بهای بهشت"

رها كردن دنیا یگانه شرط جهاد و تنها بهای بهشت است. یعنی بدون فروش‏ دنیا، مبارزه، صبغه الهی نداشته و به پیروزی حق نمی رسد چنانكه بدون ترك دنیا ورود به بهشت میسر نخواهد بود. حضرت علی(علیه ‏السلام) كه هم واجد شرایط جهاد بود و هم صالح برای رفتن به بهشت، می‏ فرماید: «طلاق الدنیا مهر الجنة».

البته هر كس به مقدار كابینی كه پرداخت كرده بهشت دریافت می كند.برخی، از لذایذ دنیا می‏ گذرند تا به كامیابی های حسی، خیالی یا عقلی ‏بهشت برسند ولی بعضی، از همه لذایذ صرف نظر می كنند تا به لذات الهی‏ بار یابند. زاهدان، عابدان و عارفان در این میدان نیز، مانند هر میدان دیگر، یكسان نیستند چنانكه همه عرفا هم یكسان نخواهند بود. قهراً جهاد زاهدان‏ و جنگ عابدان با یكدیگر فرق می‏ كند و نبرد این دو گروه با مجاهدت عارفان تفاوت دارد؛ جهاد خود عارفان نیز درجات فراوانی به مقدار تفاوت مرتبه عرفانی آنان دارد.

این حکیم متأله، قیام و اقدام عملی پیامبران پس از ناامیدی از تأثیر استدلالهای علمی علیه شرك و كفر را نمونه ی دیگری از وظایف ایشان برشمرده و آورده اند:

اگر وظیفه پیامبران(علیهم‌السلام) تنها تبلیغ احكام بود و وظیفه امر به معروف و نهی از منكر و مسئولیت اجرای احكام نداشتند، دیگر به درگیری با مشركان و اعلام بیزاری و انزجار از آنها نیازی نبود؛ حال اینكه پیامبران گاه به تنهایی و گاه به همراه پیروانشان از بت‌پرستی و مانند آن بیزاری می‌جستند كه به مثابه موضع‌گیری سیاسی و قطعنامه در برابر دگراندیشان بدرفتار است؛ چنان‌كه حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) پس از ناامیدی از تأثیر استدلال های علمی، در صحنه كارزار عملی دست به تبر برد. اگر كسی مسئول اجرای احكام نباشد نمی‌تواند دست به تبر برده، خود را در معرض سخت‌ترین كیفر از سوی مردم، یعنی خطر سوخته شدن، قرار دهد؛ (قالوا حرّقوه وانصروا آلهتكم). قیام در برابر كفر و الحاد و ظلم و اقدام عملی به انگیزه برچیدن بساط تباهی و ستم و گسترش عدل، از مصادیق بارز زعامت سیاسی‌جتماعی است. البته همان‌طور كه قبلاً بیان شد ممكن است با تماميّت نصاب حجت، و انتصاب یكی از انبیا(علیهم‌السلام) به امامت و زعامت سیاسی‌ اجتماعی، برخی از پیامبران دیگر فقط مسئول تبلیغ، و منصوب برای تبیین و تعلیم باشند.

-----------------------------------------------------------------

منابع: تفسیرتسنیم ج11 . کتاب حماسه وعرفان


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات