05 02 2023 1048945 شناسه:
image

علی(ع) مظهر اراده حق در احیای سنت ها و مبارزه با باطل هاست / جدایی بین جمهوریت و اسلامیت سقوط هردو را به دنبال خواهد داشت

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی استاد حوزه علمیه قم بیان داشت: درنگاه امام (ع) حکومت باید عدل را به جای ظلم و سعادت را به جای شقاوت و هدایت را به جای ضلالت بنشاند. بر این اساس به کارگزاران خود توصیه می کنند که حکمرانی را نه طعمه بلکه امانت الهی بدانند.

حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی در گفت وگو با شفقنا اظهار داشت: جایگاه ولایی علی بن ابیطالب (ع) نزد خداوند عالم در صحنه غدیر مشخص شد و پیامبر اسلام از سوی خداوند مامور شدند که ایشان را به امر ولایت و خلافت نصب کنند و او خلیفه پروردگار عالم و رسول اکرم (ص) بر جامعه اسلامی باشد.

وی گفت: نظام سیاسی که رسول خدا (ص) به امر الهی پایه گذاری کرد، نشانگر آن است که امر سیاست جزو دین لحاظ شده و خداوند مسئله حکومت و حکمرانی را در جلوه معارف دینی نشان داده است.

وی با اشاره به آیه «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» گفت: تردیدی نیست که این ابلاغ، ابلاغ نصب علی بن ابیطالب به عنوان خلیفه پیامبر اسلام و حاکم جامعه اسلامی است. خداوند در این آیه به پیامبرش فرمود که اگر این ابلاغ انجام نشود، رسالت تو انجام نشده است.

ما باید حکمرانی اصیل را از جایگاه دین بدانیم

وی تصریح کرد: حکمرانی در منطق دین و وحی و قرآن شانی از شئون الهی است و خداوند عالم این مسئله را در متن دین تعبیه کرده است و مساله ولایت مانند نماز و روزه و سایر احکام بلکه بالاتر از آنها باید مورد اهتمام جامعه اسلامی باشد و حتی در مسئله بیعت با علی بن ابیطالب که همراهی و همدلی مردم با حاکم است، می بینیم که پیامبر (ص) به همه دستور دادند که با امیرالمومنین (ع) بیعت کنند. این ویژگی ها نشان دهنده آن است که ما باید حکمرانی اصیل را از جایگاه دین بدانیم و به ولایت علی بن ابیطالب مانند ولایت ایشان در سایر امور دینی جلوه الهی دهیم.
​​​​​​​

وی گفت: همراهی و پذیرش مردم از مسائل عمده ای بوده است که پیامبر اکرم (ص) مردم را به آن توصیه کرده است. بهرحال مساله مردم و حکومت دو امر به هم تنیده ای هستند که صرفا باهم اتفاق می افتند یعنی هم حاکم از جانب خداوند عالم نصب شود و هم مردم براساس صبغه دینی باید این حاکم را بپذیرند و با او همراهی کنند. بنابراین می بینیم وقتی علی بن ابیطالب (ع) از صحنه غدیر با جریانی که در سقیفه ساخته شده است، کنار رفت، در حاشیه جریان های حکومتی و مردمی کاملا حضور داشته و هرکجا که لازم بود کمک می کردند اما وقتی نوبت به خود ایشان رسید، مساله بسیار متفاوت شد یعنی آنطوری که جایگاه ولایت دینی و سیاست الهی اقتضاء می کند، علی بن ابیطالب (ع) با مردم رفتار کرد لذا شرط گذاشت که «من بر مبنای عدالت و قرآن و سنت پیامبر عمل می کنم و از آنچه که گرایش به حق است، کوتاه نخواهم آمد». این زمینه هایی که امام علی (ع) بیان داشتند، ماهیت حکومت خود را تبیین کردند که اولا این امر از جایگاه الهی است گرچه کسانی که به سراغ بیعت با امام علی (ع) رفتند نگاه عمیقی به صحنه حکومت نداشتند و حکومت را زمینی می دیدند. اما آنچه امام علی را متقاعد کرد که حکومت را بپذیرد همان تعهدی است که خداوند عالم از امامان و علمای هرزمانی می گیرد.

 

وی افزود: نوع نگاه حضرت به حکومت را باید در این اظهاراتش شناخت که «آنچه در حکومت من اتفاق می افتد همان چیزی است که به اراده الهی بر آن اتفاق می افتد و اینطور نیست که مساله ولایت با وکالت یکسان درآمده باشد». گرچه رای مردم و بیعت فراگیر مردم اتفاق افتاد اما علی بن ابیطالب ضمن احترام به نظر مردم، اراده الهی را در امر حکومت دخیل می دانست. از چنین فردی جز عدالت و حکمرانی بر مبنای حق انتظار نمی رود. از این نظر اگر توصیه ها و دستوراتی به والیان خود داشتند، به این دلیل است که آن مبنای اصلی و ریشه عمده مسائل را در اراده الهی می دانستند که خداوند عالم برای سعادت و سنت جامعه، دستورات خود را پیاده و خواسته های خود را اعلام می کند.

 

وی با اشاره به نامه امام علی (ع) به اشعث بن قیس والی آذربایجان که فرمود «حکمرانی برای تو طعمه نیست بلکه امانتی در دست توست….» بیان کرد: امام (ع) حکومت را زمینه ای برای اعمال قدرت و نشاندن حق در جای خود، از بین بردن بدعت ها و احیای سنت های الهی می داند. در نگاه امام (ع) حکومت باید عدل را به جای ظلم و سعادت را به جای شقاوت و هدایت را به جای ضلالت بنشاند. بر این اساس به کارگزاران خود توصیه می کنند که حکمرانی را نه طعمه بلکه امانت الهی بدانند.

علی (ع) مظهر اراده حق در احیای سنت ها و مبارزه با باطل هاست

وی افزود: جمله معروف حضرت که می فرمودند: «حکومت در نظر من از کفش کهنه پست تر است» برای آن است که قدرت و حکومت مطلوبیت ذاتی ندارد بلکه این قدرت باید در مسیر احیای حق و اماته باطل و احیای مساوات به کار گرفته شود. لذا ان الله یامر بالعدل والاحسان و سایر توصیه های اصیل اقتضا می کند که علی بن ابیطالب(ع) مظهر اراده الهی باشد و جز عدالت و حق طلبی به چیزی گرایش پیدا نکند لذا این نامه امام(ع) به اشعث بن قیس را باید بیشتر در مبانی آن جستجو کرد که اراده الهی برای حکمرانی نقش اصلی دارد و علی(ع) مظهر اراده حق در احیای سنت ها و مبارزه با باطل هاست.

 

وی درباره نگاه امام علی (ع) به مردم در حکومت گفت: تمام حکومت برای مردم است کمااینکه تمام مردم باید برای حکومت باشند. خداوند حکمرانی را اولا و بالذات خود به عهده دارد و بعد مظاهرش و مراتب اداره اش را به امام می سپارد و مردم در تمام صحنه حاضر هستند. جامعه ای که برخوردار از ایمان و اعتقاد به پروردگار عالم است و اراده الهی را برمبنای حق و عدل می داند در تمامی جهات با امام همراه است همانطوریکه امام هم در تحقق این اراده الهی با مردم همراه است و این همراهی است که حکومت را برای جامعه مورد پذیرش و قبول قرار می دهد.

 

وی گفت: اگر مشروعیت را جدای از مقبولیت در نظر بگیریم، چه بسا مردم حاکمیت را برنتابند و از آن فاصله بگیرند. حتی اگر بخواهد برمبنای حق و عدل عمل کند، اما جامعه با او نباشد و نظام فکری او را نپذیرند، آن خواسته هم عملی نخواهد شد بنابراین نقش مردم، نقش تمام عیاری است که در سراسر حکمرانی باید حضور داشته باشند و حتی پذیرش و باور امامی که می خواهد مظهر اراده الهی باشد باید مورد نظر جامعه باشد.

 

وی تاکید کرد: جایگاه مردم در حکمرانی جایگاه اصیل است و این باهم و توام بودن زمینه ای برای حکمرانی اصیل می شود والا حاکم علی بن ابیطالب و پیامبر هم باشد، اگر پذیرشی از ناحیه جامعه نباشد، آن حکومت هرگز ویژگی رضایتمندی را نخواهد داشت.

ما نباید این مقبولیت را بیرون از دین و مشروعیت را درون دین بدانیم

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی با اشاره به آیه شریفه«رضیت لکم الاسلام دینا» گفت: این «رضیت» امر بسیار مهمی است که متاسفانه مورد غفلت است. جریان ولایت سیاسی جریانی است که هم اراده الهی نقش دارد و هم اراده مردم در پذیرش این مسئولیت نقش ایفا می کند بنابراین ما نباید این مقبولیت را بیرون از دین و مشروعیت را درون دین بدانیم. اگر ما به هردو خدشه ای وارد کنیم قطعا هیچکدام به حق نخواهند رسید و حکومت شایسته اتفاق نمی افتد.

 

وی خاطرنشان کرد: برای حکمرانی شایسته، اراده مردم در کنار اراده الهی قرار می گیرد و این دو می تواند یک اتفاق خوب و شایسته ای را رقم بزند.

جدایی بین جمهوریت و اسلامیت سقوط هردو را به دنبال خواهد داشت

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی تصریح کرد: جدایی بین جمهوریت و اسلامیت سقوط هردو را به دنبال خواهد داشت. نه جمهوریتی باقی خواهد ماند به معنای اسلامیت و نه اسلامیتی به معنای جمهوریت باقی خواهد ماند. ما وضع روشنی را به لحاظ حکومت داریم و اگر مواردی را حضرت به اشعث بن قیس می فرماید به دلیل آن است که مبانی این مکتب سیاسی کاملا روشن است و هیچ امری جز اراده الهی از یکسو و اراده جمهور مردم از سوی دیگر نباید دخالت کند ولو اینکه احیانا شخص تشخیص دهد که موضع، موضع حقی است. لذا رضایتمندی، خشنودی مردم و پذیرای قلبی و عقلی جامعه از مسائلی است که باید لحاظ شود.


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات